پایگاه خبری پزشکان و قانون | پالنا
نیازمند بازآرایی تاکتیک‌های مقابله با کرونا هستیم
به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، مدیریت مقابله با کرونا ذیل ستاد ملی مقابه با کرونا در استان‌های مختلف نسبت به مدیریت پیشگیری،کنترل و پیگیری روند درمان بیماران و نظارت بر فعالیت بخش‌های درمانی و بهداشتی و... بر عهده ستاد مقابله با کرونای استان‌های مختلف است.

استان تهران نیز به عنوان مهمترین استان کشور با دربرگیری بیش از 14 میلیون جمعیت و مهاجر پذیری بسیار بالا و رفت و آمد مردم استانهای مختلف برای پیگیری امور در حوزه های گوناگون اجتماعی و... نقش بسیار مهمی در کنترل و مدیریت این بیماری در کشور دارد، برای آشنایی با آخرین تلاش‌های صورت گرفته در حوزه مقابله با کووید 19 و آخرین یافته‌های علمی در خصوص کرونا و سوش‌های جدید آن، با علیرضا زالی رئیس ستاد مقابله با کرونا در استان تهران و ریاست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به گپ‌و‌گفت پرداختیم.

آنچه در ادامه از نظرتان می‌گذرد، مشروح این گفت‌وگوست.

_ آقای دکتر! در ابتدای گفت‌وگو درباره تغییر استراتژی در مسیر مقابله با کرونا و ضرورت به روز رسانی این تاکتیک‌های مقابله‌ای توضیح دهید.

کماکان بهترین استراتژی مقابله با این بیماری با توجه به اینکه اکثر درمان‌های موجود از اثر بخشی کافی برخوردار نیستند این است که رعایت دستورالعمل های بهداشتی را داشته باشیم‌؛چراکه هنوز هم برای اینکه یک واکسن کارا مثل بیماری‌های قبل بتواند اثر بخشی نهایی خود را در طولانی مدت در این بیماری داشته باشد، نداریم.

هنوز یکسال از اولین تزریق واکسن نگذشته و اطلاعات ما در خصوص این بیماری اندک است و زمان می‌برد تا این اطلاعات جمع آوری شود. بنابراین خیلی از برنامه‌هایی که اکنون به عنوان پروتکل مطرح می‌کنیم فردا روز مورد نقد و ارزیابی قرار می ‌گیرد. آنچه مشخص است اینکه ما باید به یک پویایی در تاکتیک‌های خودمان در مقابله با این بیماری برسیم، مثلا امروز ممکن است ما از قرنطینه معکوس، هوشمند، قرنطینه نقاط داغ و ایجاد قرنطینه‌ها برای جلوگیری از شکل‌گیری خوشه‌های جدید استفاده کنیم که ممکن بود اگر در روزهای آغاز کرونا  از این واژه‌ها استفاده می‌کردیم، مورد قبول قرار نمی‌گرفت، اما الان ممکن است این‌ها به برنامه‌های مداخله افزوده شود.

به نظرم بخش زیادی از نقاط ابهام که مورد نقد قرار گیرد شاید ناشی از این باشد که ما با یک بیماری روبرو هستیم که متاسفانه بشدت سیمای هزار چهره دارد و فردای روزی معلوم نیست که آیا اقدامی که امروز ما می‌کنیم مطلوب است، بنابراین فکر می‌کنم نباید نسبت به کاری که قبلا کردیم و امروز مورد نقد قرار گرفته خیلی نگران باشیم.این ماهیت کووید 19 است که همه ظرفیت علمی و درمانی جهان را به چالش می‌کشاند.

اکنون تقریبا در همه ایران با سوش دلتا درگیر هستیم؛ 86 درصد در اروپا سوش غالب بوده و صد درصد سوش غالب در آمریکاست و تقریبا در 89 درصد دنیا اکنون سوش دلتاست، همین دلتا واریانتی بنام دلتا پلاس دارد که می‌تواند خیلی تهاجمی تر عمل کند. سوش لامبدا که در اقلیم آمریکای جنوبی است از خصوصیات آن این است که به هیچ درمانی پاسخ نمی‌دهد و باید همه درمان‌های موجود کنار گذاشته شود، بنابراین فکر می‌کنم باید درس‌های قبلی خود در این خصوص را جلو خود بگذاریم و با نگاه عالمانه و پذیرش نقدها مسیر راه روشن را پیدا کنیم؛ بنابراین اگر برخی اقدامات مورد نقد قرار گیرد نباید ناراحت شویم.

_ آقای دکتر! در خصوص وضعیت کرونا در تهران و سایر نقاط کشور توضیح دهید؛ اینکه شرایط فعلی چگونه است و روند فراگیری این ویروس چگونه خواهد بود.

به جز سیستان و بلوچستان که شواهد فروکش شدن بیماری را می‌بینیم و همچنین شرایطی که در استان یزد شاهد هستیم که امواج از دامنه کوتاه‌تری برخوردار هستند، در سایر استانها شاهد  شرایط همگن هستیم و بالاترین میزان خیز را داریم؛ البته هنوز به قله خیز پنجم نرسیدیم و شواهدی در این خصوص نداریم.

ما دو شاخص داریم، یکی شاخص مراجعان سرپایی است. مطالعات نشان داده 10 تا 12 درصد بیماران مراجعه کننده نیاز به بستری دارند؛ بنابراین مهمترین شاخص بحث کمیت افراد مراجعه کننده است و هنوز میزان سرپایی زیاد است، البته در تهران حدود 70 تا 80 درصد خدمات سرپایی ما در مطب و کلینیک است، این عدد بزرگتر است اما این عدد در سیستم درمانی دولتی ماست. تا موقعی که این عدد یک عدد تعدیل شده نشود، طبیعتا شاخص مرگ و میر و بستری بالاست.

تنها شاخصی که در هشت هفته اخیر کاهش آن نسبت به بقیه جلب توجه می‌کند کاهش مرگ گروه‌های سنی 80 به بالا و 70 تا 80 سال است. هر هفته نسبت مرگ و میر در گروه بالای 70 و 80 سال نسبت به ادوار قبلی پایین تر است، یعنی الان 12 تا 15 درصد کاهش را در مرگ و میر گروه سنی 80 سال و قریب 22 درصد در گره سنی بالای 70 سال را داریم، بخشی از بیماران که در تهران بستری می‌شوند مربوط به استانهای دیگر هستند. علت آن این است که بسیاری از بیماران درمان گیر در تهران ممکن است شهروند تهران نباشند و از سایر شهرها باشند.

_ آقای دکتر! آماری در خصوص تعداد جانباختگان کرونایی استان تهران در مدت 18 ماه گذشته که از زمان شیوع کرونا می‌گذرد، دارید؟

باید این آمار مورد باز شماری قرار گیرد، اما نسبتی که در تهران بدست آوردیم از مجموع افراد مراجعه کننده در خیز پنجم نسبت به خیز چهارم این میزان از حجم بالاتر بستری و سرپایی برخوردار است.

به طور متوسط تقریبا اگر نسبت به مجموعه بستری در نظر گیریم این تعداد در تهران 2.3 تا 2.7 در نوسان است، همچنین اگر مجموعه مراجعات درمانی اعم از سرپایی و بستری را در نظر بگیریم این عدد 1.9 دهم است.مهمترین شاخصی که به ما کمک می‌کند و وضعیت تهران را به ما نشان می‌دهد، عددی بنام مولد پایه است، این عدد در بهترین شرایط این است که زیر یک باشد و الان در تهران 1.79 صدم درصد است.

_ آقای دکتر! این روزها همه جا صحبت از سویه جدید دلتاکروناست؛ این سوش جدید باعث نگرانی‌های زیادی شده؛در خصوص ویژگی دلتا توضیح دهید؛با توجه به این نکته که مطالب متنوعی از این نوع کووید 19 توسط مراجع علمی و پزشکی ‌اعلام می‌شود و بعضا تضادهایی بین منابع داخلی و خارجی وجود دارد.

دلتا یک سوش است که اولین بار در هند پیدا شد و این سوش یک سوش جهش یافته است.تقریبا اکثر اتفاقاتی که درباره جهش اتفاق می‌افتد 10 تا 15 درصدی ساختمان ویروس دارد، یعنی این میزان ساختمان ویروس از این ویژگی‌ها برخوردار است و استعداد بالاتری برای جهش دارد.

تاکنون اکثر جهش‌های دیده شده در منطقه وجود دارد. نکته مهم درباره دلتا این است که این سوش چند ویژگی متفاوت بیولوژیک دارد. اولا نسبت به نوع آلفا و انگلیسی و نوع ووهان قدرت گول زدن سیستم ایمنی و فرار کردن بیشتری دارد و مطالعات آزمایشگاهی این مطلب را تایید کرده و اثرات بالینی نیز نشان داده است، نکته دوم وقتی ویروس وارد بدن شود قبل از رسیدن به ریه در یک مکانی ذخیره سازی صورت می‌گیرد و عمدتا در دستگاه تنفس فوقانی یعنی در بینی و دهان وجود دارد.

نکته مهم این است که ویروس جدید بار و تراکم بیشتری دارد. طبعتا اگر ویروسی بار بیشتری داشته باشد خطرناکتر بوده و هم بیشتر در محیط پخش می‌شود، در مطالعات اخیر نشان داده شده که نوع دلتا نسبت به انواع قبلی متاسفانه بار ویروسی متراکم تری دارد و میزان آن حداقل چهار برابر سوش آلفاست و جامعه را بیشتر آلوده می‌کند.

نکته دوم سرایت پذیری بالاتر آن است، به طوری که تقریبا اگر بخواهیم این سوش را با آلفا در پیک چهارم مقایسه کنیم قدرت سرایت پذیری آن 60 درصد بالاتر از آلفاست و اگر بخواهیم با ویروس ووهان مقایسه کنیم 8 تا 12 برابر قدرت سرایت و انتقال پذیری بالاتری دارد.

نکته سوم این است که در بیماری کووید 19 بحثی تحت عنوان ریزش ویروس است و در بحث ارتقا، ماندگاری و انتقال ویروس آن را می‌گوییم درباره دلتا به مراتب متراکم تر و زیادتر از ویروس‌های دیگر است، همچنین نکته مهم دیگر بحث زمان بقای دلتا در بدن انسان است، در خصوص این موضوع موارد کمی گزارش شده و حتی ممکن است ویروس دلتا از اوائل هفته سوم و حتی بیشتر در بدن مبتلایان وجود داشته باشد.

در اکثر ویروس‌های قبلی ظرف دو هفته پدیده پاکسازی اتفاق می‌افتاد اما در خصوص کرونا دلتا پاکسازی و ایمنی  بدن از این ویروس با تاخیر بیشتری صورت می‌گیرد، همچنین در خیز پنجم بیماران علائم‌شان دیر فروکش می‌کند و دیرتر خوب شده و دیرتر مرخص می‌شوند، به طوری که در سوش دلتا نسبت به پیک چهارم بیماران 2.5 برابر بیشتر در بیمارستان می‌مانند.

نکته دیگر که وجود دارد این است که در دنیا از شاخصی استفاده می‌کنند که آن پاسخ ویروس‌ها به گروهی از ترکیبات بیولوژیک است. به شکلی که مقاومت ویروس‌های جدید را نسبت به این مجموعه می‌سنجند، این مقاومت در خصوص ویروس دلتا بیش از 50 درصد گزارش شده است و این نشان می‌دهد ما با ویروس چموش تر و سخت تری روبرو هستیم، بالاخره شاخص دیگری که الان در دنیا بشدت روی آن کار می‌کنند بحث واکسن گریزی یا عدم پاسخ دهی به واکسن است که در بین سوش‌های موجود، بالاترین سوش در واکسن گریزی "لامبدا" و بعد از آن "دلتاست"، به این مفهوم که اگر واکسن داریم باید بدانیم با یک حد آسب پذیری از ایمنی روبرو هستیم و باید حتما پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنیم.

افراد مسن توجه کنند زدن واکسن جایگزین این روش‌های حفاظتی نیست و کماکان در خطر انتقال و بیمارر شدن قرار دارند و این  موضوع مهمی است که باید به آن توجه کنند. تمام دنیا درگیر سوش دلتاست و البته لامبدا که نسبت به سوش دلتا واکسن گریزی بیشتری دارد و از همه سوش‌های قبلی نسبت به واکسن مقاوم تر است.

_ آقای دکتر! شما به سوش لامبدا اشاره کردید، اکنون سوش لامبدا چه تعداد کشور را در نیا درگیر کرده است؟

اکنون از 28 کشور دنیا گزارش‌هایی از لامبدا داده شده است و عمده این کشورها در آمریکای مرکزی و لاتین هستند؛ضمن  اینکه در برخی کشورهای اروپایی نیز شواهدی دیده شده، اما بیشترین محلی که وجود دارد، آمریکای مرکزی و لاتین است. باید بدانیم لامبدا در سرعت و سرایت پذیری و مرگ و میر بالاتر از سوش دلتا عمل می‌کند، علائم بالینی به خصوص علائمی به صورت اختلال حس چشایی، بویایی،سردرد و بروز عوارض عصبی این بیماری و ترکیب عوارض تنفسی و گوارشی را به همراه دارد؛ضمن اینکه شیوع بیشتری نسبت به سایر سوش‌ها دارد و جمعیت بیشتری از کودکان و جوانان را درگیر می‌کند.

_ آقای دکتر! این روزها صحبت از سوش دلتا پلاس می‌شود؛ این چه نوع واریانتی است؟

دلتا پلاس یک واریانت دیگری از گروه دلتاست که از خود دلتا منشا گرفته و عمدتا خاستگاه آن برای اولین بار در مجموعه هندوستان بود. دلتا پلاس از قدرت تهاجمی‌تری نسبت به دلتا برخوردار است و کماکان سرایت پذیری و قدرت  تخریب بافتی آن به مراتب بیشتر است، در افراد دارای بیماری زمینه‌ا‌ی اختلال در سایر ارگانها یعنی اینکه چند ارگان را همزمان در گیر کند در دلتا پلاس بیشتر است.این نیز مثل بقیه سوش‌های جدید نسبت به درمان‌های کلاسیک و واکسن مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهد.

_ آقای دکتر! درباره میزان ماندگاری ویروس کووید 19 در هوا نظرات و میزان‌های مختلفی بیان می‌شود؛ در این باره توضیح دهید که ویروس کرونا چه مدت زمانی در هوا باقی می‌ماند؟

در این خصوص بحث زیادی وجود دارد و هنوز در دنیا این اجماع وجود ندارد که آیا ویروس منتقله هواست؟هنوز اجماعی در این خصوص نیست. البته بنده شخصا معتقدم باید سوش‌های جدید را از سوش‌های بیولوژیک منتقله از هوا تلقی کنیم؛ دلیل این مطلب نیز این است که وقتی  فرد عطسه و سرفه می‌کند و از حفره دهانش قطرات واجد ویروس بیرون می‌آید اینها دودسته هستند.

یکسری که سنگین تر بوده و پارتیکل ویروس هستند و به دلیل سنگین بودن به سطوح پایین تر منتقل می‌شوند؛ مثل کف زمین و یکسری چون بزرگتر هستند دُز بیشتری ویروس را با خود دارند و می‌توانند برای مدتی در سطوح بمانند، اگر چه در  برخی مقالات این طور است که نقش سطوح نسبت به دوره قبل کمرنگ تر شده است اما صد در صد نفی نشده و این طور نیست ویروس روی سطوح نماند؛ مانند ویروس ایدز و هپاتیت، بنابراین کلا ماهیت ویروس‌ها همه این است که بقای آنها در محیط بیرون بقای تُرد است؛ مثلا ویروس ایدز در محیط بیرون خیلی آسیب پذیر است و از بین می‌رود و حتی هپاتیت  که معمولا اینها در محیط بیرون و سطوح بقای کمتری دارند.

خصلت ویروس‌ها این است که خیلی زنده نمی‌مانند. در خصوص کووید 19 نیز این طور است که اگر صددرصد فکر کنیم اصلا سطوح در انتقال ویروس نقش ندارد، این موضوع به طور مطلق قابل نقد نیست اما در اکثر مطالعات جهانی این طور است که نقشی که در روزهای اول برای سطوح به عنوان عوامل اصلی انتقال وجود داشت، کمرنگ تر شده و امروز معتقد هستند تماس‌های فرد به فرد به خصوص تماس‌هایی که در مجاورت قطرات فرد و ذرات تنفسی در فضای بسته و مسقف به ویژه در فاصله زیر یک و نیم متری فراهم شود مهمتر است.

مثلا مطالعات در خصوص دلتا نشان می‌دهد که در فاصله گذاری بیشتر از دو متر نیز کماکان امکان انتقال پذیری را داشته و در خصوص دلتا باید بیشتر رعایت کرد، نکته دوم در خصوص ذرات سبکتر هستند که اینها حداقل در کوتاه مدت در نقش انتقال بیماری از هوا اثر بخشی داشته باشند و به آنها آیروسل می‌گوییم.

آیروسل‌ها اگرچه کمتر از پارتیکل‌های ویروسی یعنی ذرات ویروسی ویروس دارند اما کماکان می‌توانند منتقل شوند.مطالعلاتی اخیرا انجام شده که در فضاهای بسته و مسقف دیده شده وقتی ویروس از طریق دهان یا قطرات تنفسی فرد مبتلا آزاد می‌شود، البته این بشرطی که حتی یک تهویه نسبی و  تهویه کامل نیز نداشته باشیم، ویروس بین 14 تا 30 دقیقه حتما در هوا بقا دارد و این نکته مهمی است.

ممکن است در یک ساعت قطرات ویروسی در فضای موجود فرد مبتلا پاک شود؛ به خصوص در صورت داشتن تهویه، اما اگر تهویه نباشد ماندگاری زمان طولانی تر است. بنابراین یکی از نقاطی که خیلی کمک می‌کند ما بتوانیم در کنار استفاده از ماسک و وسائل حفاظت فردی توجه زیادی کنیم، همین تهویه فضای بسته است. گاهی اوقات حتی باز کردن یک پنجره نیز می‌تواند بسیار کمک کننده باشد.

کسانی که در جایی هستند که می‌توانند درِ ورودی و خروجی را برای مدتی باز کنند این می‌تواند بسیار موثر باشد. بنابراین معتقدم الان در تابستان به دلیل گرمی هوا این فرصت را داریم تا بتوانیم فضا را برای کار خود انتخاب کنیم و امکان باز کردن پنجره‌ها وجود دارد و می‌توانیم در طول روز از فضای مسقف بیرون برویم، بنابراین باید از این فرصت در تابستان استفاده بهینه کنیم. چون در پاییز و زمستان این فرصت را از دست می‌دهیم و مجبوریم از فضای بسته استفاده کنیم.

_ آقای دکتر! به نشانه‌های مهم کرونا دلتا اشاره کنید.

تقریبا عصاره اصلی دلتا علائمش خیلی تفاوتی با ویروس‌های قبلی ندارد و فقط عمدتا طولانی تر و شدیدتر است. علائمی که خیلی مهم است و افراد باید توجه کنند این است که خیلی وقتها فرد علامتی ندارد و تست فقط مثبت است، در نتیجه جای نگرانی نیست و ضرورتی ندارد فرد دارو دریافت کند، یا مثلا کسی  با علائم خفیف شبه سرماخوردگی یا بدن درد خفیف مراجعه کند که این افراد نیز نیاز به درمان پیشرفته ندارند و با درمان‌های نگهدارنده مثل مسکن و داروهای ضد التهابی مشکل‌شان در اکثر موارد برطرف می‌شود، وقتی که این بروز علائم با تنگی نفس به خصوص تنگی نفسی که فرد احساس تشنگی هوا کند تنگی نفسی که موجب شود در طول روز افزایش پیدا کند، تنگی نفسی که همراه بالا رفتن  تعداد تنفس باشد مهم است.

در مواقعی که لب یا دست فرد تغییر رنگ به صورت سیاه یا کبود شدن داشته باشد، در مواقعی که فرد مجبور است از عضلات بین دنده‌ای خود استفاده کند تا بتواند تنفس کمکی داشته باشد؛با توجه به اینکه در شرایط عادی از دیافراگم در تنفس استفاده می‌کنیم، مواقعی که فرد دچار احتقان اوره و در قسمت‌های سینه می‌شود و همچنین در مواقعی که فرد در هفته دوم ابتلا هنوز تب دارد باید حتما این موضوع پیگیری شود.

اینها علائمی است که باید توجه شود. بروز علائمی مانند اختلال حواس، اختلال در تمرکز افراد مسن به ویژه اگر چنین سابقه‌ای را نداشتند و بروز برخی از علائم به شکل سردرد خیلی شدید هستندو به درمانهای عادی جواب نمی‌دهند، اینها مواردی است که باید توجه بیشتری به آنها کرد، شواهدی از موارد گوارشی می‌بینیم که کاهش اشتهاو به خصوص علائم گوارشی مانند اسهال و اسهال‌های آبکی و غیر آبکی که جزو عوارض شایع دلتاست، معمولا در فرم‌های خفیف جای نگرانی ندارد، اما در فرم‌های شدیدتر که تعداد دفعات بیشتر باشد و منجر به کاهش آب بدن شود نیاز به بستری شدن دارد.

_ آقای دکتر!درباره واکسیناسیون و تاثیر آن در فرآیند پیشگیری و در صورت ابتلای فرد واکسینه شده به بیماری و اینکه بیان می‌شود در صورت ابتلا نیز خفیف خواهد بود توضیح دهید.

آخرین مطالعات جهانی نشان می‌دهد که در رابطه با مرگ و میر و فرم‌های شدید بیماری در کشورهای مختلف این عدد متفاوت است و متناسب با برند‌های مختلف اثر بخشی واکسن نیز متفاوت است. تقریبا به طور متوسط بین 80 تا 100 درصد موارد از مرگ و میر و فرم‌های بسیار شدید جلوگیری می‌کند، مطالعه‌ای اخیرا منتشر شده که نشان می‌دهد افرادی که دو دز واکسن را تزریق می‌کنند نسبت به افرادی که واکسن را تزریق نمی‌کنند 25 برابر شانس دارند تا از بستری در آی سی یو و مرگ و میرشان کاسته شود و حدود 8 برابر این شانس را دارند که به فرم‌های خیلی شدید بیماری دچار نشوند.

_ آقای دکتر! این روزها با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا به ویژه سوش دلتا در کشور مطالب مختلفی در خصوص  مسیر صحیح کنترل ویروس و اپیدمی آن مطرح می‌شود؛ توضیح دهید به نظر شما  راه کنترل بیماری در ایران چیست؟

اولا نیاز به یک بازآرایی در همه دستگاه‌ها داریم؛ به این مفهوم که همه ظرفیت خود را پای کار بیاورند. باید آرایش نوینی را در کشور  مورد توجه قرار دهیم و به نظر می‌رسد هر ظرفیتی که در هر بخشی به فعلیت در نیامده است باید با  نگاه کارشناسی آن را فعال کنیم. مثلا اگر دستگاه الف و ب قبلا 30 درصد مشارکت داشته ببینیم که چطور می‌توانیم از ظرفیت صد درصدی آن استفاده کنیم.

نکته دومی که وجود دارد این است که بالاخره ما باید به افزایش آموزش همگانی توجه کنیم. نباید فکر کنیم آموزش همگانی به پایان رسیده  و اثر بخشی ندارد؛ چراکه هنوز هم در همه دنیا بسته آموزشی ارائه می‌شود و افزایش سطح دانش همگانی مقابل کرونا اثر بخش و فعال است، طبیعتا باید از مدل‌های جدیدتر و جذاب تر متناسب با ذائقه مردم و مدل‌های متنوع تر در بخش آموزش همگانی استفاده کنیم. باید بدانیم کماکان همه سوش‌های جهش یافته در یک اصل مشترک هستند و اینکه کماکان موضوع استفاده از ماسک، رعایت فاصله گذاری و شستن دستها و بهداشت فردی پاسخ مثبتی می‌دهند.

نکته بعدی که بسیار مهم است موضوع حفاظت از افراد پر خطر است. برای اینکه مرگ و میر را به صورت معنی داری کم کنیم باید به این سمت برویم که افراد پر خطر کمتر تردد کنند و از خانه بیرون بیایند؛ استفاده از دو ماسک برای افراد پر خطر و مسن بسیار کمک می‌کند، مسئله دیگر برای اینکه چرخش ویروس را از سطح جامعه با یک حمله آفندی متوقف کنیم؛در نتیجه به نظر بنده انجام دو هفته لاک دان می‌تواند خیلی تاثیر مهمی را ایفا کند.

_ آقای دکتر! شما به موضوع لاک داون اشاره کردید؛ موضوعی که این روزها زیاد مطرح می شود اما افراد زیادی نسبت به انجام آن انتقاد داشته و معتقد هستند امکان اجرایی شدن ندارد و برخی نیز پیشنهاداتی در خصوص اجرایی شدن آن دارند. توضیح دهید لاک داون در شرایط کنونی باید چگونه اجرا شود که ضمن اثر بخشی، آسیب‌های جانبی نیز به همراه نداشته باشد؟

لاک داون یک تصمیم تلخی است، بالاخره مُسکنی است که تا امکان دارد نباید از آن استفاده کرد؛ مگر اینکه لزوما نیاز باشد؛ اما با توجه به اینکه چرخش ویروس در جامعه از ما جلو تراست برای اینکه به ویروس برسیم باید لاک داون کنیم. البته لاک داون یک ابزار است که اثر بخشی آن نیز می‌تواند با تردیدهایی روبرو شود.

لاک داون باید به شرطی صورت گیرد که ما بلافاصله در قالب طرح غربالگری و کنترل شهید سلیمانی به سرعت فرآیند بیماری یابی را انجام دهیم. حُسن لاک داون دو هفته‌ای این است که اکنون که ویروس با مساحت گستره اجتماعی فعال است را به سمت نقاط کانونی محبوس کنیم، البته بعد از دوهفته تازه کار ما شروع می‌شود و باید به سمت ریشه کردن کردن کانون‌های داغی که مورد شناسایی قرار می‌دهیم حرکت کنیم. اکنون همه نقاط تهران داغ است اما ممکن است بعد از دو هفته 10 منطقه در تهران را نقطه داغ ویروس در نظر بگیریم و باید در داخل این خوشه ویروس را محبوس کرده و با آن مقابله کنیم.

_ آقای دکتر! شما به اجرا و پیگیری طرح شهید سلیمانی در مسیر مبارزه با ویروس کرونا اشاره کردید؛اکنون این طرح چطور ادامه پیدا می‌کند؟

طرح شهید سلیمانی یک طرح تلفیقی محله محور بود و اکنون نیز این طرح ویژگی خود را حفظ کرده است و ساختار اصلی طرح مشخص بوده و در سه مولفه نظارت، مراقبت و حمایت انجام می‌شود، این طرح در استانهای کشور و تهران در حال اجراست. هر سه مولفه به ویژه در ماه محرم، طرح کمک مومنانه می‌تواند در مولفه حمایتی طرح به ما کمک کند.

مهمترین وجه مولفه نظارتی است؛به طوری که در این طرح گروه‌های نظارتی با نگاه ایجابی و سلبی ابعاد اجرای دستورالعمل‌های بهداشتی را در دستور کار قرار می‌دهند و نقاط آسیب پذیر را شناسایی می‌کنند؛ اما باید اشاره کنم مهمترین وجهی که به آن خیلی نیاز داریم بخش مراقبتی است، به این مفهوم که بتوانیم بخشی از خدمات پیشگیری و درمانی که در حد استاندارد، ارائه خدمات در منزل، خدمات بعد از ترخیص بیمارستانی، خدمات ردیابی، شناسایی نقاط و کانون‌های پر خطر، ارائه خدمات ویژه بهداشتی و درمانی به گروه های مسن و دارای بیماری‌های زمینه‌ای مختلف را به درون قسمت‌های محله محور منتقل کنیم که این موضوع بسیار کمک کننده است.

_ آقای دکتر! این شکل و مرحله از اجرای طرح شهید سلیمانی با این نوع رویکرد که توضیح دادید از چه زمانی اجرا می‌شود؟‌


این طرح چند روزی است  که اجرایی شده و بخشی از این طرح طبیعتا طرح مستمری خواهد بود اما نوعا شاید بخواهیم در بخشی با یک رزمایش‌هایی همراه باشد که طبیعتا این رزمایش‌ها نیز کمک کننده در اجرای طرح بوده و بسیجیان و نیروهای بهداشتی و درمانی عنصر اصلی این طرح هستند.

_ یکی از اقدامات وزارت بهداشت در این روزها تشکیل تیم واکنش سریع در مسیر کنترل کرونا بود؛ این فعالیت به کجا رسیده و آیا هنوز ادامه دارد؟

تیم واکنش سریع در وزارت بهداشت شکل گرفته که در آن تعدادی اساتید برجسته و با تجربه حضور دارند و در مواقعی که لازم است این تیم اعزام شود فعالیت دارند. در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمز گان و خراسان رضوی حضور داشتند و الان نیز بخشی در سیستان و بلوچستان و دو استان دیگر هستند.

_ آقای دکتر! در خصوص مراکز نقاهتگاهی و بیمارستان صحرایی توضیح دهید؛ با توجه به اینکه اکنون در شرایط ویژه کرونایی قرار داریم و نیاز به مراکز درمانی کمکی احساس می‌شود؛آیا شما از این ظرفیتها استفاده می‌کنید؟

به دلیل اینکه جنس این مراکز از سازه‌های متحرک است راه اندازی این مراکز به سرعت انجام می‌شود. مثلا در خیز کرونا اول در تهران توانستیم کمتر از یک هفته 12 هزار تخت را راه اندازی کنیم. اما نکته‌ای که وجود داشت این بود که متاسفانه از تخت‌های نقاهتگاهی خیلی استقبال نشد.

برای این تختها دو عملکرد در نظر گرفته شده بود؛ یکی برای بیمارانی که می‌خواهند ترخیص شوند و دوره نقاهتگاهی آنها چند روز طول می‌کشد و در همان چند روز نقاهت ممکن است آلوده سازی کنند به کار می‌رود؛ در نتیجه تعدادی مراکز نقاهتگاهی را برای این موضوع اختصاص داده بودیم و ضمن اینکه تصمیم گرفتیم تعدادی از این تخت‌ها را برای افرادی که علامت دار هستند؛ به خصوص در تهران که منازل کوچک بوده و امکان قرنطینه نیست استفاده کنیم اما استقبال خوبی از آن صورت نگرفت.

در خیز سوم و چهارم ما از امکانات اقامتی هتلها و ... استفاده کردیم که در تهران حدود 8 هزار تخت اقامتی در اختیار ما قرار داده شد، اما از این مراکز اقامتی نیز استقبال نشد.اخیرا نیز با رئیس بنیاد مستضعفان جلسه داشتیم و آنها آماده هستند تا در صورت نیاز در این خصوص به ما کمک کنند، البته این موضوع نیاز به اقناع افکار عمومی دارد.

_ آقای دکتر! در شرایط خاص کرونایی در استان تهران از نظر تخت و تجهیزات پزشکی دچار مشکل نشده‌ایم؟

در تهران دستگاه‌های مختلف مانند تامین اجتماعی، ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و سایر دستگاه‌ها اعلام آمادگی کردند و برای اینکه به چالش تخت بیمارستانی برخورد نکنیم از این ظرفیت‌ها استفاده کرده‌ایم، بالاخره توجه کنیم پیچدگی ویروس کووید 19 به عنوان یک ابر چالش قرن است و باید این موضوع را همه در نظر بگیریم. باید اذعان کنیم هر چه زمان می‌گذرد دانش و تجربه ما در بیماری قابل افرایش است، ممکن است برخی تصمیمات که ما در گذشته اتخاد می‌کردیم امروز مبانی علمی مستند برای آنها نداشته باشیم؛ در نتیجه باید به این موضوع اذعان کنیم و کارها را کنار بگذاریم و روش‌های نوین را بکار گیریم.

بنده الان عرض می‌کنم در عرصه جهانی متنوع ترین و تغییر پذیرترین پروتکل‌های درمان دارویی جهانی که معمولا در طب از یک ثبات نسبی برخوردار است در بحث کرونا در هم ریخته است، اگر یادتان باشد در روزهای آغازین کرونا بسیاری از کشورها از جمله ایران در پروتکل درمانی خودشان داروی ضد آنفلوآنزای تامی‌کلر استفاده می‌کردنداما کمتر از دو هفته بعد این موضوع در عرضه جهانی و کشور ما از پروتکل‌ها حذف شد، بالاخره این ماهیت سوش‌های جهش پذیر ویروس است که باید بپذیریم ممکن است لازم باشد  امروز نگاه متفاوتیبه برخی تاکتیک‌های مقابله‌ای که ما در روزهای آغازین مقابله با این ویروس در بحث بهداشتی، درمانی، مداخله‌ای و مدنی داشتیم به آن داشته باشیم.

برای بیان بهتر موضوع مثالی عرض می‌کنم.تقریبا هیچ وقت بشر در سالیان متمادی از واکسن‌هایی استفاده نمی‌کرده که صرفا مجوز مصرف اضطراری گرفته باشند. تقریبا ادبیات پزشکی جهانی خیلی از این جهت فقیر است، اما الان می بینیم به دلیل اهمیت استراتژیک نجات جان انسانها یک واکسنی که بین 5 تا 7 سال و برخی واکسنها که بین 5 تا 10 سال باید زمان ببرد و بعد وارد چرخه استفاده و بالینی شود امروز در همه کشورها و حتی کشورهای پیشرفته از این روشهای اضطراری استفاده میکن‌ند، برخی داروهایی که سازمان غذا دارو آمریکا و سازمان‌های اروپایی امروز اجازه دادند در پروتکل‌های درمانی استفاده شود بعضی‌ از آنها شاید برای اولین بار در نظامات درمانی مجوز استفاده اضطراری گرفته‌اند.

این نشان می‌دهد ما با یک ابر چالش روبرو هستیم که ممکن است برای ما مشکلاتی ایجاد کند و  هر آن تاکتیک‌های ما را در حوزه درمان و بهداشت تغییر دهد، بله، ممکن است برخی اقدامات ما که در روزهای آغاز کووید 19 فکر می‌کردیم درست بوده اگر امروز با نگاه نقادانه مورد ارزیابی قرار دهیم ممکن نبود انجام شود، به هرحال بعد از گذشت چند ماه ما می توانیم یک تحلیل و ارزیابی نسبت به آن داشته باشیم. بالاخره باید این موضوعات را در فضای علمی مورد نقادی قرار دهیم نه به دلیل اینکه بخواهیم واکاوی خواستی کنیم بلکه از آن تجارب بتوانیم بهره لازم را ببریم، آنچه باید با کمک رسانه‌ها انجام دهیم این است که اضطراب زدایی کنیم، در نتیجه کماکان بهترین استراتژی برای مقابله با این بیماری با توجه به اینکه اکثر درمان‌های موجود از اثر بخشی کافی برخوردار نیستند، بحث توجه به موضوع آموزش و اطلاع رسانی است.

_ آقای دکتر! اظهارات شما در دیدار با خبرنگاران درباره انفعال دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه کشور در تامین شرایط واردات واکسن از کشورهای مختلف با  واکنش وزیر امور خارجه روبرو شد؛ در این خصوص بیشتر توضیح دهید که منظورتان از این گفته‌ها چه بود؟

اولا باید از همه وزارت خارجه تشکر کرد، بالاخره دوستان ما و سفرا و مجموع دیپلماسی با یک معذوریاتی روبرو هستند که آن را درک می‌کنیم. هدف من خدای ناکرده حرمت شکنی دستگاه دیپلماسی نبود.

بنده اتفاقا فکر می‌کنم الان نقطه خوبی است، با توجه به اینکه به نظر می رسد شاهد یک شکل گیری و چابکی نوین در بحث واردات واکسن هستیم و در دولت جدید آقای رئیسی جزو استراتژی خود قرار داده و دیروز نیز رهبری معظم انقلاب به صراحت بر تامین واکسن تاکید کردند، الان بهترین فرصت است تا هر آنچه در توان دیپلماسی کشور و دوستان ما در وزارت خارجه است کمک کنند، چه از طرق متعارف وزارت خارجه و دیپلماسی عمومی، چه از طرق دیپلماسی فرهنگی کمک کنیم تا بتوانیم واردات واکسن را انجام دهیم.

بنابراین با توجه به شرایط جدید که با خیز پنجم روبرو هستیم، با سرعت بخشیدن به واکسیناسیون می‌تواند بسیار اثر بخش باشد. نیازمند بازآرایی و آرایش نوینی که با تعبیر آرایش جنگی از آن نام می بریم در همه عرصه های کشور از جمله وزارت خارجه هستیم، البته خدای ناکرده این به معنای نفی خدمات دوستان نیست و قصد ما نیز این نبود که این خدمات را نادیده بگیریم، ما معذوریات‌های دستگاه دیپلماسی را درک می‌کنیم. علاقه مندم امروز به جای اینکه به این حواشی بپردازیم بیشتر به سمت ایجاد وفاق و همگرایی بپردازیم.

شاید آنچه در این همگرایی موثر تر باشد بالا بردن سطح واردات واکسن است که اکنون مورد تاکید همه است. ما نیز آمادگی کامل داریم به هر میزانی که واکسن در اختیار ما قرار گیرد فرآیند واکسیناسیون را به صورت شبانه روزی انجام داده و وظیفه ذاتی خود را انجام دهیم، آنچه گفتیم به معنای نفی خدماتی که تاکنون انجام شده نیست و این دور از نگاه قدرشناسی و اخلاقی است. بنده از دستگاه دیپلماسی خواهش می‌کنم هر آنچه تاکنون انجام داده اند را با توان مضاعف ونشاط بیشتری انجام داده و کمک کنند.

ما در بخش خط مقدم بهداشت ودرمان هر آنچه برسد انجام دهیم و تعهد حرفه‌ای با افزایش واکسیناسیون مشکل را حل کنیم، به نظر بنده برخی طرفیت‌های بلقوه‌ای کماکان در دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه وجود دارد که می‌تواند و قابلیت دارد با توجه استراتژی نوین دولت جدید بتوانیم انجام دهیم و از تجربه تیم دیپلماسی قبلی بهره لازم را ببریم. فارس

پایان پیام/

لینک کوتاه:

https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/QUXT