یادداشتی به مناسبت زادروز دکتر محمد قریب، بنیانگذار طب اطفال ایران
۱۴ تیرماه، سالروز تولد مردی است که سنگبنای طب نوین کودکان را در ایران بنا نهاد؛ دکتر محمد قریب. پزشکی برجسته، آموزگاری بیادعا و انسانی که طبابت را نه تنها از سر دانش، که از سر مهر ورزیدن به انسانها —و بهویژه کودکان تعریف کرد. دکتر قریب را باید نه فقط بنیانگذار طب اطفال در ایران، بلکه معمار نگاه انسانی و مسئولانه به سلامت نسل آینده دانست. اما امروز، در حالی که از بزرگی و خدمات این چهره ماندگار یاد میکنیم، باید توجه کنیم که شاگردان علمی و معنوی او —متخصصان اطفال کشور— با مشکلات و چالشهایی مواجهاند که بیتوجهی به آنها، نهتنها این تخصص را تهدید میکند، بلکه آینده سلامت کودکان ایران را در معرض خطر قرار میدهد.

🔺 ۱. فشار کاری بالا و نبود حمایتهای متناسب
متخصصان اطفال با دشوارترین گروه بیماران در نظام سلامت سر و کار دارند: نوزادان، خردسالان و کودکان. این گروه سنی، هم از نظر جسمی آسیبپذیرترند و هم در مواجهه با بیماریها واکنشهایی دارند که تشخیص و درمان را پیچیدهتر میسازد. هر خطای کوچک، میتواند عواقبی بزرگ داشته باشد.
اما با وجود این مسئولیت سنگین، دستمزدها، امنیت شغلی، و حمایتهای قانونی و صنفی متناسبی برای این گروه تخصصی وجود ندارد. پزشکان جوانی که سالها در دانشگاههای معتبر آموزش دیدهاند، در آغاز مسیر طبابت، با موانع مالی و اجتماعی جدی مواجهاند. این بیعدالتی ساختاری، در بلندمدت منجر به کاهش انگیزه، ترک تخصص یا مهاجرت شغلی شده و سلامت کودکان را با کمبود نیروهای متخصص تهدید میکند.
🔺 ۲. مشکلات مالی، تعرفهای و بیمهای
یکی از جدیترین بحرانهای پیشروی طب اطفال در ایران، پایین بودن تعرفههای خدمات پزشکی کودکان و فقدان حمایتهای مالی متناسب است. در بسیاری از موارد، پزشکان جوان اطفال با مطبی کوچک یا در کلینیکهایی محدود شروع به کار میکنند، اما نبود درآمد کافی به دلیل نرخ پایین ویزیت، عدم مراجعه کافی به آنها (بهدلیل ترجیح والدین به پزشکان شناختهشدهتر)، و تاخیرهای طولانی بیمهها در تسویهحساب، این مطبها را به مرز تعطیلی میکشاند.
از سوی دیگر، سیستم بیمهای کشور، هنوز تمایزی مؤثر میان خدمات عمومی و تخصصی کودک قائل نیست. تسویهحسابهای گاه چند ماهه و خستهکننده، باعث میشود پزشک متخصص نه تنها سودی نبرد، بلکه گاه متحمل زیان مالی مستقیم نیز بشود. در چنین شرایطی، انگیزه برای ماندن در این رشته روز به روز کاهش مییابد.
🔺 ۳. کمبود امکانات در مناطق محروم
اگرچه عدالت در سلامت از اصول پایه نظام بهداشت عمومی است، اما واقعیتها خلاف آن را نشان میدهند. در بسیاری از مناطق محروم کشور، دسترسی به پزشک متخصص اطفال، امکانات اولیه درمان کودک، یا حتی داروهای پایهای با مشکلات جدی مواجه است.
در چنین مناطقی، پزشکانی که با تعهد بالا و از سر عشق در حال فعالیتاند، گاه خود را در برابر جان کودکان بیدفاع میبینند؛ نه دستگاهی برای احیای نوزاد در دست دارند، نه پرستار آموزشدیدهای، و نه امکان ارجاع سریع بیمار به مرکز مجهز. این محرومیت مضاعف، هم بر سلامت کودکان تأثیر میگذارد و هم فشار روانی و اخلاقی عظیمی بر دوش همکاران متخصص ما در این مناطق میگذارد.
🔺 ۴. غیبت در فرآیند سیاستگذاری سلامت کودک
با وجود اهمیت بیبدیل تخصص اطفال در حفظ و ارتقای سلامت عمومی کشور، جایگاه متخصصان این رشته در ساختارهای تصمیمگیری نظام سلامت کمرنگ یا حتی حذفشده است. در کمیتههای سیاستگذاری، تعیین تعرفه، تخصیص منابع و تدوین برنامههای ملی، صدای متخصص اطفال اغلب شنیده نمیشود.
این حذف خاموش، موجب تصمیماتی میشود که ناآگاهانه یا ناعادلانه بوده و اغلب پیامدهای منفی آنها سالها بعد در سطح جامعه نمایان میشود. گویی سلامت کودک، که باید محور و اولویت نظام بهداشت باشد، در حاشیه قرار گرفته است.
🔸 پیشنهاد:
ثبت رسمی ۱۴ تیرماه به عنوان «روز ملی طب اطفال ایران»
در شرایطی که فشارها، ناکامیها و فرسایش روحی، متخصصان جوان اطفال را از ادامه مسیر دلسوزانهشان باز میدارد، نیاز به نماد و روزی ملی برای شنیدن صدای این گروه بیش از پیش احساس میشود.
به همین مناسبت، پیشنهاد میشود ۱۴ تیرماه بهصورت رسمی بهعنوان «روز ملی طب اطفال ایران» ثبت گردد.
در این روز، نهادهای مرتبط با سلامت و دولت موظف باشند:
• گزارشی جامع از وضعیت شغلی، رفاهی و آموزشی متخصصان اطفال ارائه دهند و برای رفع مشکلات، برنامهریزی مشخص داشته باشند.
• تعرفههای خدمات کودکان را بر اساس ملاحظات واقعی این حوزه بازنگری و بهروزرسانی کنند.
• بیمارستانهای ویژه کودکان را در سراسر کشور تجهیز کنند و حضور پزشکان متخصص در مناطق محروم را تسهیل نمایند.
• سالانه، از پزشکان برگزیده طب اطفال در سطح ملی تقدیر شود و الگوهای موفق به جامعه معرفی گردند.
🔸 سخن پایانی
آینده این سرزمین در گرو سلامت کودکان آن است، و سلامت کودکان، در گرو توجه به جایگاه و کرامت حرفهای متخصصان اطفال.
اگر امروز، در قبال چالشهای این رشته سکوت کنیم، فردا باید تاوان آن را با بحرانهایی در سلامت عمومی، فرسودگی منابع انسانی، و بیاعتمادی عمومی بپردازیم.
۱۴ تیرماه، میتواند نه صرفاً یک روز یادبود، که نقطهی آغازی باشد برای احیای طب اطفال ایران، و تجلیل از آنانی که جان خود را وقف کودکان این سرزمین کردهاند.
و چه نیکوست که این یادداشت را با کلام خود دکتر قریب به پایان ببریم؛ همان طبیبی که در سکوت و فروتنی، میراثی بزرگ به جا گذاشت:
«من طبیب کودکم، نه بهخاطر پول، نه بهخاطر مقام؛ تنها برای اینکه کودکان بیمار را شایستهی زندگی سالم میدانم.»
دکتر محمد قریب
پایان پیام/
https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/1uU2