پایگاه خبری پزشکان و قانون | پالنا
مسیرمان را گم نکنیم...
اما گفته شده که همکار ما به فاصله اجتماعی خود با دیگر مسافران، یعنی نحوه چینش مسافران، معترض بوده. گفته شده ایشان حتی برای تاکید بر اعتراض خود گفته که خودش ناقل بیماریست. گفته شده برای تأثیر بیشتر کلامش، خود را معرفی کرده که پزشک است. گفته شده که خلبان، به دلیل از دست دادن اقوامش در اثر ابتلای به کورونا، از پزشکان کینه داشته. گفته شده کلیه خدمه هواپیما بر سر همکارمان ریخته و او را با «بدترین» وجه ممکن از هواپیما بیرون انداخته‌اند. گفته شده چمدان این همکار را از «قسمت بار» بیرون آورده و به دستش دادند (مانند اتوبوس!) و...

بنا را بر درست بودن تمام این ادعاها می‌گذاریم!

دقت کنید:

-        هر روز، در همین مملکت، ده‌ها تن از همکاران ما مورد بی احترامی و هجمه‌های به مراتب شدیدتر از این قرار می‌گیرند.

-        فریاد مظلومانه آن پزشکی که در مقابل فرزند نوجوانش، بی‌گناه از یک مأمور بدترین اهانت‌ها را می‌شنود، به گوش هیچکس نمی‌رسد.

-        با همین شرکت هوایی، سفری داشتم که طی آن یک زن سالمند مبتلا به آلزایمر و فوبیای پرواز، درست در آستانه تیک آف، تمام هواپیما را به هم ریخت. ولی خدمه پرواز با صبر و آرامش و پس از طی مراحل قانونی، او را با احترام پیاده کردند.

-        چه اتفاقی رخ داده که سخنگوی وزارت بهداشت، هنوز ساعاتی از انتشار خبر مذکور نگذشته، قول پیگیری و برخورد را می‌دهد؟ یادمان باشد، این همان وزارتی است که حتی با دیدن عکس صورت خون‌آلود پزشکش در فلان شهر دور افتاده، به جای پیگیری ضاربان، خود پزشک مظلوم را معلق می‌کند.

-        حتی توضیحات رسمی سایت شرکت هوایی مذکور، حمل بر «دروغ» و «پر‌رویی» می‌شود، اما خبر مذکور دربست مورد قبول واقع می‌شود.

-        در گروه‌های مجازی ولوله‌ای به پا می‌شود و همه فریاد وامصیبتا سر می‌دهند. موجی که ایجاد می‌شود، بقدری «عظیم» است که موج بزرگ «اعتراض به تعرفه‌ها» را محو می‌کند.

-        عده ای درست در همین زمان در گروه‌ها زمزمه‌ای را آغاز می‌کنند که «تجربه می‌گوید تعرفه تغییر نمی‌کند... بهتر است دست از اعتراض برداریم»!

-        و...

ما یک صنف کاملا «تو سری خورده» و مظلومیم. از مردم عادی (نه همه آنها) تا وزیر و وکیل و صدا و سیما و مجریان بعضا لوده آن. 

هر کس از راه رسید در طی سال‌های اخیر، یک ضربه حواله مان کرد. ما دردمندانه و سوگمندانه، به «ضربه خوردن» عادت کرده‌ایم. شرطی شده‌ایم و هر نوع برخوردی را یک نوع «توهین» می‌دانیم. شخصا بسیار خوشحال می‌شوم که وزارت بهداشت آنقدر شأن و منزلت ما را بالا بداند، که یک برخورد از این نوع، در یک محیط عمومی را تا این حد مهم بداند که ساعتی بعد از انتشار خبر، آن را محکوم کند. و...

اما خوشحال‌تر می‌شوم که همین وزارت، آرامش و احترام مرا در بطن محیط کارم تضمین کند! خوشحال می‌شوم که توهین‌های بدتر از این در سطح اجتماع را محکوم کند؛ که توهین یک مدیر وزارت دارایی به «جامعه پزشکان» را پاسخ گوید؛ که به شاخ و شانه کشیدن فلان خبرگزاری و بهمان نماینده واکنش نشان دهد‌؛ که همکاران کشته شده و آسیب دیده از همین کرونای نامرد را ارج و قرب نهد. که که که...

من نمی‌توانم باور کنم وزارت بهداشت، از سر دوست داشتن ما پزشکان، چنین واکنش سریعی به این خبر داشت! همانگونه که نمی‌توانم بند بند خبر اولیه و ادعاهای عجیب مندرج در آن را باور کنم! و بدتر از آن، نمی‌توانم باور کنم همکاران باهوش و فرهیخته من، به این سادگی و بدون چند ساعت تفکر عمیق، همه این‌ها را باور کرده‌اند و بر آشفته‌اند!

می‌دانم جامعه ما «خشن» شده. می‌دانم موج «ضد پزشک» حتی در عمق خانواده برخی از خود پزشکان رسوخ کرده. می‌دانم که همه ما پزشکان بغض فرو خفته‌ای داریم که می‌خواهیم در یک جا تخلیه‌اش کنیم. می‌دانم که امکان بروز چنین حادثه‌ای... نه با این جزییات وقیحانه... در هر نقطه این مملکت وجود دارد. می‌دانم باید با «بی احترامی» ، برای هر انسان و هر شغلی که باشد، مقابله کرد. اما...

اما یادمان باشد، در تمام 24 ساعت گذشته، ما پیگیری مطالبات صنفی و مهم خود را فراموش کرده‌ایم! یادمان رفت چند روزی است که برای اولین بار یک نوع اتحاد و «یک حرف» بودن شیرین را تجربه نموده‌ایم، ولی آن را با همین داستان عجیب از یاد برده‌ایم! برای فراموشی، چه راهی ساده تر از این که یک شرکت هوایی که شاید «مثلا» روزی برای فلان مدیر ما بلیط خارج از نوبت صادر نکرد را هم خراب کنیم و ازکاهی کوهی بسازیم؟!

امیدوارم به مسیر قبلی خود در پیگیری حقوقمان بازگردیم‌ و همزمان منتظر بررسی بیشتر بمانیم و در عین حال، ما و وزارت بهداشت، هر دو یادمان باشد‌ هواپیما و اتوبوس و تاکسی و... تفاوتی ندارد! زین پس نیز بی‌احترامی به همکارانمان را همینطور جدی پیگیری کنیم. 

به‌خصوص در محیط کارشان، که حرمت دارد و باید امن و آرام باشد...

پایان پیام/

لینک کوتاه:

https://www.pezeshkanoghanoon.ir/p/C54F