شان ما نمایندگی جامعه پزشکی است نه ولایت بر آنان
دکتر مازیار ستاری

موضوع عزل و نصب یک دادستان، مانند عزل و نصب یک کارمند نیست که بگویند از این اتاق به اتاق دیگر برو! بلکه بحث حیثیت و اعتبار شغلی و حرفه‌ای است. صحبت این است که اگر دادستان انتظامی تخلفی کرده باشد باید اتهامات یا هرآنچه هست، ابتدا باید روی کاغذ بیاید و مکتوب شود. روی هوا که نمی‌توان اتهام بزنیم و بگوییم که اگر ثابت هم نشد هیچ اتفاقی نیفتاده و هزینه‌ای بابت آن نداده‌ایم! باید بپذیرد که اگر نتوانید اثبات کنید آن شخص بتواند اعاده حیثیت کند. این آقایانی که نسبت به عملکرد من انتقاد دارند و در هیات مدیره من را به چالش کشیدند، تا این لحظه حتی یک خط هم به شکل مکتوب ننوشته‌اند که منظورشان از تخلف یا اینکه که می‌گویند کار بنده فراقانونی بوده، چیست؟!

در هیات مدیره اصفهان برخی اختلاف نظرها از قبل بوده و مرتب مطرح می‌شود. پیش از اینکه بنده وارد هیات مدیره شوم، همه جامعه پزشکی من را به‌عنوان فردی که انتقاد می‌کرد و پیشنهاد می‌داد می شناختند. اما طبیعتا وقتی شخصی وارد هیات مدیره می‌شود، دیگر به شکل قبل نمی‌تواند در فضای مجازی فعالیت و انتقاد کند. درواقع ازآنجا که حداقل بخشی از مسائل به خود نظام پزشکی برمی‌گردد، انتقادات را باید در داخل هیات مدیره مطرح کرد و نهایتا اگر موردی بود که لازم شد به نظر جامعه پزشکی برسد، می‌باید آن را منتقل کرد. این اتفاقات کمابیش می‌افتاد و من به ناچار گاهی مواردی را به بیرون از هیات‌مدیره اعلام می‌کردم. اولین ایرادی که دوستان هیات مدیره نسبت به رویه من دارند، این است که می‌گویند شما این طرف میز هستید و مطلقا نباید چیزی و حرف انتقادآمیزی بگویید. 

من می‌گویم حرف شما تا حدودی منطقی است و خود من هم ابتدای بحث به همین مساله اشاره کردم اما درعین‌حال من معتقدم که ما و شما ولی یا سرپرست جامعه پزشکی نیستیم. عده‌ای آمده‌اند و به ما رای داده‌اند و ما را نماینده خود کرده‌اند. شان ما شان نمایندگی است، نه ولایت. پس باید تابع خواست‌های جامعه پزشکی باشیم و آنچه را که جامعه پزشکی می‌خواهد، اجرا و برنامه‌ریزی کنیم. از جمله انجام مباحث مالی که همواره تشریفاتی دارد و باید عمل شود. مثلا وقتی بخواهید یک پروژه ساختمانی را در نظام پزشکی انجام دهید، قاعدتا باید تشریفات مالی آن از قبیل مناقصه و مزایده انجام شده باشد. اینکه بدون مزایده و مناقصه این کار را بکنید و هیات مدیره در جریان چگونگی آن نباشد یا به بهانه اینکه طبق فلان آیین‌نامه ما یک کمیسیون مالی معاملاتی ترتیب دادیم، حالا دست این کمیسیون را باز بگذاریم که هر کاری می‌خواهد بکند و مرتبا گزارشات را به هیات مدیره ندهد، نمی‌شود! یا اگر گزارش می‌دهد به جای اینکه بگوید ما این طور قرارداد بستیم و این نحوه کار ما بوده، گزارش را منحرف کند و به جای آن از گودبرداری و عملیات ساختمانی و ... عکس و فیلم ارائه دهد و این را گزارش کار قلمداد کند! درصورتی که این که گزارش نیست. اینها قابل قبول نیست. یا اگر بنا باشد از سازمان حسابرسی شود، قاعدتا حسابرسی برای این است که اعتماد افراد جلب شود، پس باید از کانون رسمی حسابرسان درخواست حسابرس کنیم. مگر شما می‌توانید با یک شرکت خصوصی حسابرسی قرارداد ببندید، به آن شرکت پول بدهید و خرید خدمت کنید و به اعضا و جامعه پزشکی بگویید این هم از نتیجه حسابرسی و همه چیز درست و مرتب است؟!

اینها انتقاداتی بوده که ما داشتیم و مطرح کردیم ولی برخی دوستان هیات مدیره اینها را برنتافتند. 
در یک جلسه رئیس، دو نفر نواب رئیس و دبیر حضور داشتند (جلسه هیات رییسه که این هم فاقد محمل قانونی است و ما در قانون  فقط هیات مدیره داریم نه هیات رییسه) بحث باز شد و قرار شد که اینها در جلسه هیات‌مدیره طرح و شفاف‌سازی شود. حتی صورت‌جلسه هم مکتوب شد. اما در نهایت به جای اینکه این بحث‌ها شفاف‌سازی شود، به حیطه دادستانی وارد شدند و گفتند انتقاداتی به عملکرد دادستان وارد است! بعد هم زمینه‌چینی کردند که باید مسائل دادستانی در هیات‌مدیره بحث شود. من در جمع هیات‌مدیره قبلا هم به طور صریح اعلام کرده بودم که آقای دکتر فلانی، شمایی که می‌گویید در دادستانی کارهایی غیرشفاف است، عیلرغم اینکه پرونده‌های انتظامی محرمیت دارند، در هر مورد که کسی ادعا کند اتفاق غیرقانونی افتاده، با اجازه صاحب پرونده حاضرم نزد هر فرد حکمی که شما بگویید، پرونده و مستندات را بررسی کنیم اما آیا جنابعالی در مورد امور مالی که حتی محرمانه هم نیست، حاضرید تا این حد از شفافیت را بپذیرید؟! ایشان خیلی صریح جواب دادند که نه !!! 
خب پس ما اینجا دیگر چه بحثی داریم؟! همه چیز باید واضح شود که شد!

حالا حرف من این است که شما که می‌گویید عملکرد دادستانی اشکال داشته، آیا تا به حال یک نامه مکتوب به من داده‌اید که در این مورد توضیح بده و من به شما توضیح نداده باشم و حالا کار را وارد مرحله بعدی یعنی بررسی و نقد در هیات مدیره نموده اید ؟!
کدام عضو هیات مدیره برای من نوشته یا گفته است که فلان کار شما غیرقانونی بوده و بیا توضیح بده و رفع ابهام کن که من رفع ابهام نکرده باشم و حالا در هیات رای گیری به راه انداخته‌اید؟!
من می‌پذیرم که هیات مدیره می‌تواند عملکرد دادستان را نقد و استیضاح کند و توضیح بخواهد اما به شرطی که شکل کار هم قانونی باشد. ما برای افرادی که متهم هستند، چه در محاکم قضایی و چه شبه قضایی و انتظامی مثل نظام پزشکی یک حداقلی از حقوق قانونی قائل هستیم. اتهامات را کتبا به آنها می‌دهیم، وقت کافی در نظر می‌گیریم که مستتنداتشان را بیاورند و از خود دفاع کند. قانون این است که از روز ابلاغ و ارسال کتبی موارد اتهام، تا شرکت در جلسه باید فاصله قانونی رعایت شده باشد. نه اینکه به شما بگویند که می‌خواهیم عملکرد شما را بررسی کنیم اما موارد بررسی را در همان جلسه اعلام می‌کنیم! پس شما از قبل رای خود را داده و فقط می‌خواهید طرف را محکوم کنید نه اینکه چیزی را روشن کنید!
بنده مدارک و مستندات تمام اتهامات واهی را بعد از اتمام جلسه و انجام رای گیری در گروه واتساپ هیات مدیره ارسال کرده‌ام. آیا اسم این کار را می‌گذارید نقد عملکرد و می‌گویید قانون به شما حق داده که اینگونه نقد کنید؟! آفرین بر انصاف شما ! 

دوم اینکه چه کسی صلاحیت دارد که در جلسه بیاید و از شما سوال کند؟ من مشاوری داشتم که ایشان که خودم این فرد را انتخاب کرد‌ه‌ام، حال بر من وسایر دادیاران روشن شده که این آقا به دلایل نامعلوم از یک پرونده جانبداری می‌کند و رفتارش شفاف نیست. از اجرای دستور دادستان در معاونت درمان جلوگیری کرده و علنا از حدود اختیارات مشاور تجاوز کرده و حتی شخص من را بابت ورود به موضوع و صدور دستور پلمب مطب همکار متخلف، تهدید کرده است! من نمی‌خواهم تهمت بزنم که در این میان پولی رد و بدل شده اما حد یقین این است که این رفتار شفاف نیست و او را عزل کرده‌ و به هیات مدیره نیز گزارش داده‌ام. دیگرانی هم در هیات مدیره بودند که به من گفتند عملکرد و سابقه این آقا شفاف نبوده و ما هم هرچه خواستیم به شما توجه بدهیم، شما گوش نکردید و خدا را شکر که عزل شد. حالا چطور به این آقا اجازه می‌دهید که به بهانه اینکه در هیات مدیره از او اسم برده شده و حق دارد از خود دفاع کند ایشان را به جلسه دعوت کنید اما به جای اینکه این آقا کوچکترین توضیحی در مورد این کار خود بدهد، بنشیند و حدود ۴۰ دقیقه به دادستان حمله کند، توهین کند و هرچه دلش می‌خواهد بگوید و برود و حتی یک نفر اعتراض نکند که چرا این موارد را همینجا مکتوب نمی‌کنید؟! 
در واقع با ایشان تبانی شود که سنگ مفت و گنجشگ هم مفت، تو بیا و اینها را شفاها بگو و برو، اگر گرفت که چه بهتر و اگر هم نشد که نه کسی شهادت میدهد و نه اتفاقی می‌افتد، برو به سلامت !

من می‌گویم شما حق دارید که استیضاح کنید یا حتی اصلا بگویید که ما از قیافه این دادستان خوشمان نمی‌آید، اما باید همین را مکتوب کنید. شما که دم از قانون می‌زنید، حق ندارید خودتان به شکل فراقانونی عمل کنید.
کاری که شما کردیده‌اید هم شکل آن غیرقانونی است و هم محتوای آن! همانطور که در مورد محتوا، مستندات را مکتوب نکرده‌ اید، از لحاظ شکلی هم ابلاغ من را رئیس کل سازمان نظام پزشکی زده و تا توسط رئیس کل نقض نشود، شما حق اینکه اعلام کنید که دادستان را عزل کرده‌ایم،‌ نداشته‌اید. شما فقط میتوانید پیشنهاد عزل بدهید نه اعلام عزل! در واقع شما به حیطه اختیارات رئیس کل هم به طور غیرقانونی وارد شدید و شان رئیس کل را هم زیر سوال بردید!

اما بعد از آن چه اتفاقی افتاده است؟
مثل این که شما یک نفر را به اعدام محکوم کرده‌اید و می‌ترسید قبل از مردن یک مواردی را برملا کند و همان نصف شب داخل سلول او را با دستمال خفه کنید!
شما قبل از اینکه من عزل شوم، کارتابل من را قطع کرده‌اید. یعنی ارتباط من را با تهران قطع کردید که من نتوانم هرگونه اطلاعات و مستنداتی را که اازم است، از طریق کارتابل برای تهران بفرستم. چرا؟!
برای اینکه از کار خودتان مطمئن نیستید و اگر بودید دلایل را به من مکتوب اعلام می‌کردید. اگر ترس نداشتید، کارتابل من را نمی‌بستید که بتوانم به تهران انتقال دهم که اتهامات من اینها بوده و مستندات من هم اینهاست.

خب، در یک نامه اعلام کردید که دادستان برمبنای رای شش به ۱۰ اعضای هیات مدیره عزل شد و معاونش طبق تبصره ۳ ماده ۲۹ فعلا وظایف او را انجام می‌دهد. یا اینکه شما واقعا سواد انتظامی و حقوقی ندارید یا خودتان را به بی‌اطلاعی می‌زنید. مستند به تبصره سه ماده ۲۹ یعنی چه؟ کجای این تبصره در مورد استدلال شما موضوعیت دارد؟ تبصره سه گفته دادستان می‌تواند یکی از دادیاران را به‌عنوان معاون خود انتخاب کند! چه کسی گفته شما می‌توانید بدون استدلال و بدون ابلاغ رییس کل، دادستان را عزل کنید و معاونش را به جای او بگذارید؟ 

همه این کارها کاملا غیر قانونی است و مسلما تبعاتی دارد که هرچند نمی‌خواهید، ناچارید تحمل کنید. حذف غیر قانونی یک دادستان انتظامی از سمت خود، هزینه دارد. باید اجازه دهید حرفش را بزند و استدلالش شنیده شود. باید اجازه دهید که در تهران یک هیات منصفه روی این مساله قضاوت کند. خود رییس‌کل و معاون انتظامی ایشان باید کاملا در جریان باشند و موضوع را برایشان روشن کنید. حرف من این است. شما تحت فشار افکار عمومی هستید. همانگونه که دادستانی که توسط هیات‌مدیره انتخاب شده، باید مقابل هیات‌مدیره پاسخ‌گو باشد، شما هم باید در مقابل افکار عمومی جامعه پزشکی که شما را در این جایگاه نشانده پاسخگو باشید. 

تحت شرایطی که شما همه را تهدید کرده‌اید که کسی آن نامه را امضا نکند، طی دو روز تعداد ۳۵۰ نفر از اعضای جامعه پزشکی از شما توضیح خواستند. در بعضی گروه‌ها به محض اینکه به جمع‌آوری امضا پرداختند، ادمین را مجبور کردید که گروه‌ها را ببندند. کارشکنی کردید که حتی اعضای جامعه پزشکی جرات نکنند نظرشان را بگویند. حتی معاون من در محذورات بوده در حمایت از عملکرد سیستمی که خود در اداره آن شریک بوده، نامه‌ را امضا کند. برای برخی پیشکسوتان امضا کننده پیام تهدید فرستاده اید!
با این حال ۳۵۰ نفر اعتراض کردند که باید پاسخ‌گو باشید. در جواب این افراد ، بیانیه‌ای داده‌اید مبنی‌بر اینکه به لحاظ حفظ آبرو و شخصیت افراد از علنی نمودن معذوریم. آیا این خود تهمت و افترا نیست؟! یک کار غیرقانونی را با کارغیرقانونی دیگر توجیه می‌کنید؟! 
در همان رسانه باید جوابیه من را درج کنید که شما حتی یک کلمه مکتوب به من نداده‌اید و هیچ دلیلی نیاورده‌اید و برای تهران نیز همینطور . همه اینها باید ثابت و اعلام شود. 

نکته آخر اینکه گفته‌اند عملکرد شما در دادسرای انتظامی اصفهان عوارضی داشته است. بله، قطعا عوارض داشته است اما نه برای جامعه پزشکی که از شما می‌پرسد چرا، بلکه برای کسانی که این تبانی را مرتکب شدند و البته که اگر عملکرد من این عوارض را نداشت، امروز احساس می‌کردم در انجام وظایفم کوتاهی کرده‌ام!

پایان پیام/

18 نظر

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.