یلدا و همبستگی
یلدا و نوروز را می‌باید از یک منظر دیگر نگاه کرد. کلان روایت انسان شناسی که صلح یاجنگ؟ کدامیک؟
و یلدا یادآور صلح آدمهاست. آدمها به میزانی که اهل دیالوگ‌اند، اهل صلح‌اند.

یلدا بستری بود برای گپ وگفت و زدودن نقارهایی که به هرحال در طبیعت آدمی است. اما این نقار اگر ریشه دواند، اندک اندک از آدمی دیوی سازد که دائم در حال شاخ زنی است.

نشستن درکنار هم و از هر دری سخن راندن یک طرف، آنگاه شاهنامه و دیوان حافظ گشودن یک سمت. یعنی در آغاز زمستان هم می‌توان شبانه بذرهای فرهنگ کاشت تا بهار سر از خاک بردارد.

آنجا که فرهنگ فرصت افشاندن دارد، من به احترامش کلاه از سربر میدارم، نامش یلداست، نوروز است... نام مهم نیست، گوهر و سرشت مهم است. اما آنانکه در پی تغییر نام یلدا بودند، چه عبث سعی و تلاشی در مقام ستردن یک نام داشته‌اند. که تنها نام نیست، بل دارای عرض، طول و ارتفاع در فراخنای یک تاریخ است. یعنی بر یک فرهنگ غنی انسانی لم داده. من صدای قهقهه یلدا را در درازنای تاریخ در مقابل آن سعی بیهوده شنیدم.

اما یلدا جشن صلح آدمها هم هست. اینجا دست به پیمانه ببر برای آنکه بدانی سعادتمندی یا خیر. با پیمانه میزان صلح درونی.ات را پیمایش کن، و هکذا میزان عبوسی. انسان سعادتمند الزاما انسان صلح‌جویی است و انسان صلح.جو است که شادی زاست؛ و یلدای ما یاداور جشن صلح آدمهاست؛ باخودشان، با دیگران و با طبیعت، آنگاه خنده بر لب خدا جاری می‌شود. خدایی که در آغاز تاریخ بشر بیشتر در نمایش خورشید خودرا در اذهان جا داده بود.
امشب اگر نقاری بین خانواده‌ها بود، به حرمت صلح، به حرمت انسان و به حرمت سعادت برطرف سازید. چون فردا تولد مجدد است.

یلدایتان مبارک

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.