شکست «شب نامهها» در انتخابات امروز
امروز جامعه فهیم پزشکی کشور، درس صبوری و همدلی و استقلال و پرهیز از هیجان را به همه داد. دیگر فصل آزمودن تیرهای رها شده در تاریکی گذشته است و تیراندازان بدانند که فقط آنان هستند که چشمان خود را بستهاند؛ چراغ عقل مدتهاست که روشن شده است و دیگر فرهیختگان به گذشته باز نخواهند گشت...
پایگاه خبری پزشکان و قانون؛
اتفاق عجیبی روی داد؛ امروز کسی در سالن انتخابات نبود که از وضعیت جامعه امروز پزشکی به لحاظ صنفی راضی باشد؛ اما در کمال تعجب کاندیدایی که مسئولیت نظام پزشکی حاضر را داشت، پیروز شد.
این پیروزی مثل کوه بر شانههای کاندیدای پیروز سنگینی میکند. زیرا پزشکان امروز تصمیم گرفتند به راههای درست بیشتر از وعدههای همیشگی چشم بدوزند. امروز خط بطلان بر سوپرمنگرایی و تصمیم به خردجمعی و کار تیمی گرفته شد. نکتهای که هرگز نباید از آن غافل شد. این است که دقیقا شب قبل از انتخابات هجمه بسیار سنگینی از سوی برخی رسانهها به ظفرقندی صورت گرفت؛ هجمههایی که بسترش در کارکرد سالیان اخیر نظام پزشکی مهیا شده بود؛ عدم شفافیت صددرصدی در مسائل مالی! اما آیا میتوان بر این بستر سوار شد و اتهام نامربوط و اثبات نشده را وارد کرد؟
اما جامعه پزشکی هوش سرشارش را به رخ کشید و تصمیم گرفت خودش باشد و با تکیه بر تواناییهای خود به سراغ مشکلات موجود برود.
سخنان ظفرقندی از جنبه کلاننگری در خور تحسین فراوان است؛ ظفرقندی به درستی متوجه شد که جامعه پزشکی نیازمند افزایش سرمایه است اما نه از نوع کمک گرفتن از دولت؛ بلکه رفتن به بطن جامعه و رفع زشتیهایی که هرچند اندکش، برازنده یک جامعه زحتمکش و خدوم نیست و کمک گرفتن از پزشکان عمومی به عنوان پیشانی اصلی نظام سلامت، پزشکانی که به زعم راقم این سطور به تمام معنا مظلوم واقع شدند. اما جان سخن آنجا گفته شد که ظفرقندی دریافت بدون توجه به اصول اقتصاد سلامت و واقعیات جامعه امروز ایران نمیتواند اقتصاد ورشکسته نظام سلامت را احیا کند. اکنون وقت آن فرا رسیده است که بزرگترین نهاد تخصصی صنفی کشور از کمک کارشناسان و صاحب نظران جامعه شناسی و اقتصادی کمک بگیرد. باید حکما به عنوان یکی از سه ستون بزرگ سرمایه اجتماعی کشور، جایگاه خود را ارتقا بخشند. امروز تقویت این پتانسیل اجتماعی یکی از خواستههای اهل معرفت و اهل سیاست و اهل خرد است. اما شاید آنچه برای اهالی رسانه جالب و چراغ راه آیندهگان باشد، این است که دیگر نمیتوان بدون سند، با جامعه آگاه صحبت کرد.
انتخابات سازمان نظام پرستاری نیز سال آینده در پیش است و معتقدم که پرستاران نیز راه خود را از انگزنندگان و پوپولیسمگرایان جدا خواهند کرد و خواهند گفت به کارنامه افراد، بیشتر از شبنامه اهمیت میدهند.
این انتخابات و انتخابات آتی را عبور جامعه ایرانی به سمت گفتن «نه» به شعارگرایی و درک واقعیات باید دانست؛ امروز جامعه فهیم پزشکی کشور، درس صبوری و همدلی و استقلال و پرهیز از هیجان را به همه داد. دیگر فصل آزمودن تیرهای رها شده در تاریکی گذشته است و تیراندازان بدانند که فقط آنان هستند که چشمان خود را بستهاند؛ چراغ عقل مدتهاست که روشن شده است و دیگر فرهیختگان به گذشته باز نخواهند گشت. متاسفانه نقدکنندگان و اهالی قلم برخی اوقات شان قلم را با شان سلاح شکاری و روح دگرآزار خودشان اشتباه گرفته و به قصد شکار وارد این حوزه میشوند. دریغ که متوجه نیستند؛ نفس انسانی و سالم و خداباور حکایت عنقائیست که شکار کرکس نمیشود؛ دام باز گیر...
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید