آقای رییس جمهور، وزیر محترم: الگوهای شما چیستند و کیستند؟
پاندمی «کووید – 19» فرصت خوبی بود برای آزمودن توانایی مدیریت کشورها. هم برای آزمودن کارآیی شرکت های داروسازی که برای یافتن دارو و واکسنش مسابقه بگذارند، هم برای طرفداران طب گیاهی که بیایند و خود را اثبات کنند... و البته فرصت خوبی برای «سوءاستفاده» برخی شرکت های دارویی و دانشمندان بی تعهد، که بسیاری از داروهای خود را «آب کنند»، و برای خیلی از شبه پزشکان که علف های حیاط منزلشان و باقیمانده گوارشی حیوانات خود را به نام «درمان» به خورد خلق الله بدهند. بسیاری از دولت ها در این آزمون شکست خوردند، کما اینکه کشورهایی با نظم و اقتدار و دانش قابل تحسین، خیلی زود این بیماری را «مهار» کردند. 

خوشبختانه امروز دیگر 40 سال پیش نیست که روش های علمی ابتدا باید در تکست ها می آمد و بعد یک جلد از آنها به کشورهای دیگر می رسید و پس یا پیش از ترجمه، چاپ انبوه می شد و وارد بازار می گشت و طی این فرایند چندین ماهه، از تازگی و طراوت موضوع کاسته می شد. امروز صبح در فلان کشور، وزارت بهداشت یا سازمان مشابه آن، نتیجه اقدامات خود را منتشر می کند و هنوز ظهر نشده، متن آن در تلگرام گوشی من و شما قابل دسترس است...

روزهای ابتدایی همه گیری کرونا در چین، زمانی که تصاویر «ووهان» مخابره می شد، هنوز خیلی ها آن را جدی نگرفته بودند، اما خیلی های دیگر مانند نگارنده، استرس فزاینده ای را تجربه می نمودند. شهر سوت و کوری که مرا یاد فیلم «یک روز بعد» می انداخت. کلیپ آوازخوانی و امیددهی ساکنان این شهر از پس پنجره های آسمانخراش هایی که دهها متر با یکدیگر فاصله داشتند، واقعا یک تریلر سینمایی وحشتناک بود. انگاری یک بمب بیولوژیک شهر را خالی از حیات نموده است. اگر همه گیری کرونا و داستان های بعدش، از همان بازی های کثیف سیاسی نباشد که برای رسیدن به اهداف خود، مردم را به «هیچ» می انگارد، باید بپذیریم که این «بلا» نیازمند مبارزه جدی است، و روش این مبارزه را کشورهایی که زودتر مبتلا شده اند، و نیز جوامع پیشرفته، به ما آموخته اند. آنها فهمیدند و ثابت کردند که «تست» های مکرر و قرنطینه سفت و سخت، بهترین راه برای «کنترل» این بیماری، تا رسیدن به دارو و واکسن است. ما این را نفهمیدیم؟ یا توان اجرای آن را نداشتیم؟ هم اکنون توان تست گیری ما چند نفر در روز است؟ معیارهای ما برای انجام تست چیست؟ بجز ایام «تعطیل» عید، که همیشه خیابان ها خلوت تر از روزهای عادی بوده است، چه زمانی توانستیم حتی برای دو هفته ناقابل، همان خیابان های کاملا خلوت و خالی «ووهان» را در اینجا ببینیم؟ مطمئنم پاسخ همان است که در هفته های اخیر چند بار از زبان رییس جمهور و وزیر بهداشت شنیده ایم: «در تحریم هستیم و توان مالی برای محدود نمودن کسب و کار مردم نداریم»(نقل به مضمون). البته که همین اعتراف دیررس به موثر بودن تحریم ها، که باید ده دوازده سال پیش انجام می شد تا زودتر برای رفع و رجوع آن فکری شود و امروز  به اینجا نرسیم، جای خوشحالی دارد. اما من نمی دانم رعایت فواصل اجتماعی، جلوگیری از تجمعات، و... و منع سفرهای تفریحی، مگر چقدر سخت است؟ سخت است، اما در مقابل جان مردم چقدر؟ ما برای تأمین مالی شهروندان در خانه مانده، ناتوانیم. در مقابل خواسته برخی مذهبی های تک بعدی ناتوانیم. در برابر خواسته مردم برای آنارشی گری بهداشتی در خیابان ها ناتوانیم. در برابر «هوس» سفرهای تفریحی مردم ناتوانیم. و... پس توانمان کجاست؟ در استان های شمالی، تقریبا یک هفته بعد از هر تعطیلی رشد بیماری را داریم. پس از عزاداری سالار شهیدان هم چنین بوده. یعنی کرونا دارد فریاد می زند «من عاشق تجمعات هستم»! فریاد می زند «طعمه هایم را بدون ماسک دوست دارم»! و... ولی ما نمی شنویم...

***
تعطیلات دیگری در راه است. اگرچه با درد و اندوه و سرافکندگی، علت عدم تعطیلی مشاغل را می دانیم و می پذیریم، اما علت اینهمه تعلل و ناتوانی مسئولین برای اجباری کردن استفاده از ماسک را نمی دانیم. علت عدم سختگیری و جدی نگرفتن ممنوعیت سفرهای غیرضروری را نمی فهمیم. ما نه «اقتدار» چینی ها را داشتیم، نه «قانونمندی» آلمانی ها را! جناب رییس جمهور... وزیر محترم بهداشت... الگوی شما در کنترل کرونا کدام کشور است؟ ظاهرا ما خود را به دست سرنوشت سپردیم. در خیلی از موارد چنین کرده بودیم، و بارها «شانس» آوردیم! ولی این بار... ظاهرا بجای ما، کرونا «جاخالی» داد...

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.