وقتی پزشکان عطای طبابت را به لقایش می‌بخشند
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ضمن تاسف از بروز چنین اتفاقی در این مرکز درمانی، معتقد است که جذابیت کار برای همکاران پزشک در بخش عمومی یا تخصصی در مراکز دولتی طی سال‌های گذشته و به خصوص ماه‌های اخیر کاهش پیدا کرده است. از نظر «بهروز کلیدری» علت اصلی این بی‌انگیزگی، فاصله زیاد تعرفه ارائه خدمت در بخش دولتی با بخش خصوصی و تعرفه‌های پایین بخش دولتی است: «البته فضای روانی خوبی هم در حوزه پزشکی در کشور حاکم نیست و این مساله حضور پزشکان درمراکز مختلف را تحت تاثیر قرار داده است.»

وی این رخداد را یک معضل کشوری معرفی و تصریح می‌کند: «اتفاقی که باید بیفتد و امیدواریم که از مسیر کمیسیون تلفیق مجلس و شورای عالی بیمه نیز بگذرد این است که اولا تعرفه‌ها در حوزه دولتی رشد کند و همچنین فاصله‌‌ آن با بخش خصوصی کم شود.»

کلیدری از پیگیری این مشکل خبر و هشدار می‌دهد: «راهکارها در این زمینه موضعی خواهد بود و اگر نتوانیم آن را به صورت سیستمی حل کنیم، در شهرستان‌های دیگر هم همین مشکل را خواهیم داشت.»

تعرفه‌هایی که خودشان ابلاغ می‌کنند را ۱۰ ماه دیرتر می‌دهند

نایب‌رئیس شورای‌عالی سازمان نظام پزشکی بخشی از صحبت‌های معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را نمی‌پذیرد و به پزشکان و قانون می‌گوید: «فکر نمی‌کنم علت عدم حضور پزشکان در بخش دولتی، پرداخت نشدن مشوق‌های لازم باشد. بلکه علت آن این است تعرفه‌ای که خودشان تعیین کردند را با یک اختلاف گاها ۱۰ ماهه پرداخت می‌کنند و آن‌قدر از سروته حقوق پزشک اورژانس می‌زنند و آن قدر مشکلات مختلف ایجاد می‌کنند که این دستمزد به راحتی به دست پزشک نمی‌رسد. نتیجه این می شود که پزشک عطای طبابت را به لقایش می‌بخشد.»

«علیرضا اسپید» معتقد است که به طور کلی تعرفه‌های پزشکی از یک بیماری مزمن برخوردار است که اگر یک فکر اساسی برای آن صورت نگیرد، هر از چندگاهی یک مشکل از جایی بیرون می‌زند. 

از نظر او در مورد تعرفه بخش خصوصی یک استاندارد خدمت تعریف شده که تمام تلاش نظام پزشکی باید معطوف به رعایت این استاندارد باشد و تعرفه نیز متناسب با این استاندارد خدمت برای گروه پزشکی تعیین شود: «این کاری است که وظیفه ماست و در بخش خصوصی باید خیلی جدی‌تر به آن عمل کنیم، کمااینکه تنها مدافع بخش خصوصی، نظام پزشکی است. اما یکی دیگر از وظایف نظام پزشکی، مشارکت در تعیین تعرفه بخش دولتی است.»

تعرفه بخش خصوصی نیز متناسب نیست

اسپید با تاکیدبر اینکه تعرفه در بخش دولتی خیلی پایین است، تصریح می‌کند: «کسی منکر این مساله نیست، اما این به معنای آن نیست که تعرفه در بخش خصوصی متناسب است. تعرفه بخش خصوصی هنوز به آن اندازه نرسیده که یک پزشک یا یکی از افراد جامعه پزشکی بتواند به شکل استاندارد به حداقل‌های زندگی برسد که این مساله خطرناک است. این در حالی است که در بخش دولتی این مشکلات چند برابر می‌شود.»

وی با بیان اینکه دولت باید فکری به حال این مساله بکند، خاطرنشان می‌کند: «مساله دیگری که معاون محترم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به آن اشاره نکردند، این است که آیا خدمت استاندارد در بخش دولتی ارائه می‌شود یا خیر؟ اصولا هر خدمتی چه در پزشکی و چه غیرپزشکی، یک اصولی دارد که در استاندارد خدمت تعریف می‌شود. مثلا وقتی می‌خواهید یک سونوگرافی، آزمایش یا ویزیت عمومی در اورژانس انجام دهید، این استاندارد خدمت دارد. استاندارد خدمت می‌گوید اگر پزشک در یک اتاق با فلان تجهیزات و این درجه از دانش، بخواهد مریض ببیند، باید این حداقل‌ها را داشته باشد. رعایت این استاندارد نیازمند ملزومات، یک سری وسایل مصرفی و یک حداقل جا است. این خدمت به صورت استاندارد به حداقل زمانی هم نیاز دارد. یعنی پزشک باید حداقل این اندازه برای فلان مریض وقت بگذارد.»

وی ادامه می‌دهد: «مساله دوم این است که وقتی یک بیمار با یک مشکل برخورد می‌کند، برخی گایدلاین‌ها در مورد او وجود دارد. این گایدلاین می‌گوید وقتی شما مراجعه کردید، این استاندارد خدمت باید وجود داشته باشد و تا این مرز مشخص، پزشک اجازه و توانایی درمان دارد و از آن نقطه به بعد را باید ارجاع دهد. ما براساس این گایدلاین‌ها پزشک را ارزیابی می‌کنیم که آیا مجاز به انجام این کار بوده یا نه؟ اما مساله‌ای که هست اینکه با تعرفه‌های موجود، انجام گایدلاین‌ها شدنی نیست و تمام تلاش ما بر این است که جامعه پزشکی را به یک حداقلی برسانیم که اگر کسی بخواهد سالم کار کند، بتواند خدمتش را ارائه دهد.»

وجدان پزشک، حد و اندازه‌ای دارد

نایب‌رئیس شورای‌عالی سازمان نظام پزشکی ضمن هشدار به عواقب عدم انگیزه پزشکان برای فعالیت در بخش دولتی، می‌گوید: «عدم اشتغال پزشکان در بخش دولتی یک قسمت ماجراست. وقتی تعرفه متناسب با خدمت ارائه شده نباشد، پزشک و ارائه دهنده خدمت تا یک مرحله‌ای با توجه به وجدان کاری، جلو می‌رود و از منافع خود چشم‌پوشی می‌کند. اما به حدی می‌رسد که اگر از کل منافع خود صرف نظر کند، ادامه کار برای او میسر نیست. اینجا معمولا بر سر دوراهی قرار می‌گیرد. یا عطای آن را به لقایش می‌بخشد و حرفه پزشکی را رها می‌کند و کار دیگری انجام می‌دهد، یا ممکن است از استاندارد خدمت عقب نشینی کند. یعنی آن خدمت را با استاندارد کمتر ارائه کند.»

وی می‌افزاید: «نکته سوم پرداخت‌های غیر متعارف است. به این معنا که یک پزشک اعتقاد دارد که حتما استاندارد را رعایت کند و خدمت را ارائه دهد. حالا اگر این تعرفه غیرمنطقی است، آن‌قدری که فکر می‌کند منطقی است از مریض دریافت کند.»

خطر مهاجرت پزشکان

اسپید مهاجرت پزشکان و فرار مغزها را معضل بعدی خصوصا در دوران پساکرونا معرفی می‌کند: «اگر پزشک به حداقل‌های مورد نیاز خود در ایران دسترسی نداشته باشد و از طرفی نخواهد خود را درگیر کند، نمی‌تواند از شغلی که سالیان سال عمر و جوانی خود را پای آن صرف کرده، صرف‌نظر کند و مهاجرت را انتخاب می‌کند. در حال حاضر کشورهای زیادی هستند که به پزشکان ما چراغ سبز نشان می‌دهند.»

وی با اشاره به اینکه در میان کشورهای منطقه، تقریبا درآمد پزشکان ایران جزء پایین‌ترین درآمدهاست، تصریح می‌کند: «حتی آن حداکثری که در بخش خصوصی هم تعریف کردیم، در این شاخص اثری ندارد. درنهایت نیرویی که کشور و ملت برای تربیت آن هزینه کردند و به راحتی به دست نمی‌آید، مهاجرت می‌کند. اگر جامعه بخواهد پزشک تربیت کند، عملا باید از ۲۳ سال قبل برای آن برنامه‌ریزی و نهایت تلاش خود را به کار گیرد که بتواند یک پزشک عمومی و متخصص تحویل جامعه دهد. ترک وطن این فرد یکی از عوارضی است که به خصوص در دوران پساکرونا می‌بایست مدنظر قرار دهیم.» 

پایان پیام/

محسن طاهرمیرزایی محسن طاهرمیرزایی

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.