مرگ مغزی، پایان یا آغازی برای اهدای زندگی
سالهاست که برای فرهنگ سازی درباره اهدای عضو در کشور تلاش میشود، اما همچنان روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشور فوت میکنند و در این زمینه میتوان گفت که مهمترین چالش اهدای عضو عدم آشنایی مردم با مفهوم مرگ مغزی و برابری آن با مرگ قطعی است.

به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، اهدای عضو از بیمارانی که دچار مرگ مغزی شدهاند یکی از چالشهایی است که نیازمند فرهنگ سازی و کار رسانهای پیوسته است زیرا جامعه باید بیش از پیش با موضوع مرگ مغزی آشنا شود و بداند که مرگ مغزی برابر با مرگ قطعی است. هرچند در این میان برخی فیلمها و سریالها یا ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی با ارائه اطلاعات نادرست به جامعه مسیری که به سختی طی میشود را تخریب میکنند.
ماجرای اهدای عضو آنقدر اهمیت دارد که بدانیم روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشورمان فوت میکنند و جانهای عزیزی را به این دلیل از دست میدهیم.
وضعیت اهدای عضو در ایران
کتایون نجفی زاده مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در خصوص شاخص اهدای عضو در کشورمان گفت: شاخص اهدای عضو در کشورهای مختلف بر اساس PMP یا تعداد در یک میلیون بیان میشود که به این ترتیب کشورها با جمعیت مختلف قابل مقایسه باشند. شاخص قابل قبول در دنیا بالای ۲۵ و ایدهآل آن حدود ۴۰ است.
وی افزود: در کشور ما این شاخص قبل از کرونا، ۱۴.۳ بود، یعنی ۱۴.۳ نفر به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت اهدای عضو میکردند. در دوران کرونا این شاخص تا ۷ کاهش پیدا کرد و پس از آن دوباره افزایش پیدا کرد و در حال حاضر به حدود ۱۳.۴ رسیده است. اکثر کشورها توانستند پس از کرونا به آمار قبلی برگردند اما در کشور ما هنوز نتوانستیم به آمار قبلی برگردیم، ایران در آسیا رتبه اول اهدای عضو از مرگ مغزی را دارد اما رتبه کشورمان در دنیا حدود ۳۱ است.
ساناز دهقانی مسئول واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در این خصوص گفت: در دوران کرونا شاخص اهدای عضو در تمام کشورها افت کرد، اما در برخی کشورها بیمارستانهای اهدای عضو را جدا کردند. در کشور ما شاخص اهدای عضو حدود نصف شده بود. در دوران کرونا شاخص اهدای عضو در شیراز هم افت کرد اما با توجه به اینکه بیمارستان جداگانهای برای پیوند عضو وجود داشت شاخص اهدای عضو خیلی پایین نیامده بود.
مردم با مرگ مغزی آشنایی ندارند
کتایون نجفی زاده مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان گفت: مهمترین چالشها در زمینه اهدای عضو از افراد مرگ مغزی این است که افراد با مرگ مغزی آشنایی ندارند و برای اکثر مردم این باور که مرگ مغزی برابر با مرگ قطعی است جا نیفتاده است، این موضوع نیازمند فرهنگ سازی است و همچنین جلوگیری از ارائه نادرست به مردم، وقتی در فیلمی اطلاعات نادرستی درباره مرگ مغزی منتشر میشود به اهدای عضو آسیب میرساند. اطلاع رسانی نادرست و برنامههای نسنجیده میتواند اعتماد مردم را خدشه دار کرده و آمار اهدای عضو را کاهش بدهد.
نقش روان شناسی در پذیرش خانواده و اهدای عضو
وقتی پزشک اعلام میکند که فردی دچار مرگ مغزی شده خانوادهاش با یکی از سختترین تجربههای زندگی روبهرو میشوند. برای بسیاری پذیرش مرگ مغزی بسیار دشوارتر از پذیرش مرگ قلبی است. قلب هنوز میتپد، بدن گرم است، دستگاهها کار میکنند اما پشت این نشانههای زندگی خاموشی بازگشت ناپذیر مغز قرار دارد.
نازنین آهنگری دکترای روان شناسی بالینی و استاد دانشگاه در خصوص نقش روان شناسان در این خصوص گفت: ذهن انسان مرگ را با ایست قلبی و توقف نفس میسنجد. به همین دلیل وقتی بدنی هنوز گرم است، انکار، شوک و سردرگمی بلافاصله فعال میشوند. خانوادهها در این شرایط ممکن است احساس کنند هنوز امیدی هست یا تصمیم به اهدای عضو را معادل رضایت به مرگ ببینند. اینجا دقیقا جایی است که روان شناسی وارد عمل میشود.
وی افزود: روانشناس میتواند به ابهامها پاسخ دهد و مفهوم مرگ مغزی را به زبان ساده، علمی و آرام توضیح دهد. با همدلی گوش کند، بدون قضاوت، فقط با احساسات خانواده همراه شود. احساس گناه و تردید را بررسی کند و راهی برای معنی دادن به این تصمیم نشان دهد و سوگ پیشرس را مدیریت کند چون خانواده در حال تجربه مرگی است که در ظاهر هنوز کامل رخ نداده و در این لحظات مهمترین کار شاید این باشد که کسی شرایط را درک کند، همراه باشد و فضا را برای تصمیمی انسانی و روشن باز کند، مرگ مغزی پایان است اما اهدای عضو میتواند آغاز دوبارهای برای دیگران باشد. گاهی در دل تاریکی، با تصمیمی سخت اما شریف، نوری بزرگ زاده میشود.
گاهی راهی جز پیوند عضو وجود ندارد
موضوع مهم دیگری که در خصوص بحث پیوند عضو مطرح میشود این است که جایگاه پیشگیری در رسیدن افراد به مرحله نیاز به پیوند عضو کجاست؟ آیا اگر افراد سبک زندگی سالمتری داشته باشند یا از ابتلا به بیماریها پیشگیری شود میزان نیاز به اهدای عضو هم کاهش پیدا میکند؟، نکته مهم اینکه در اهدای عضو مانع سن وجود ندارد. به طور مثال کبد عضوی است که سلامت آن به سبک زندگی بستگی دارد و اگر فرد مرگ مغزی سبک زندگی سالمی داشته در نتیجه کبد سالمی برای اهدا خواهد داشت.
عاطفه عابدینی مسئول داخلی تیم پیوند ریه بیمارستان مسیح دانشوری در این خصوص گفت: گاهی تعداد پیوند عضو را به عنوان دستاورد و پیشرفت تلقی کرده و برخی میگویند این قدر وضعیت بیمار وخیم بوده که نیاز به پیوند پیدا کرده است. گاهی خرید و فروش عضو در کار نیست و به طور مثال پدر و مادر میخواهند کلیه خود را به فرزندشان اهدا کنند، وقتی درباره پیوند عضو صحبت میشود خیلیها میگویند میشد که پیشگیری کرد تا این بیماری رخ ندهد در حالیکه در بسیاری از موارد این طور نیست. خیلی وقتها پیوند تنها راهی است که میتوان جان یک بیمار را نجات داد که هیچ نقشی در شکلگیری بیماری خود نداشته است.
جمع بندی
بر اساس آمارها بیش از ۲۵ هزار نفر در ایران در فهرست انتظار پیوند عضو قرار دارند و روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشور فوت میکنند.
فرهنگ سازی برای اهدای عضو ابعاد مختلفی دارد که یکی از ابعاد مهم آن مباحث اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی است، اما از طرفی باید به فرهنگ سازی میان کادر درمان هم توجه کرد. اگر دانش و آگاهی درباره اهدای عضو و مرگ مغزی میان کادر درمان و پرستاران به میزان کافی نباشد فرآیند اهدای عضو از افراد مرگ مغزی با مشکل مواجه خواهد شد زیرا گاهی برخی صحبتها و واکنشها از طرف پزشک یا پرستار که معمولا به دلیل نگرانی از واکنش خانوادهها رخ داده و در نتیجه از اعلام مرگ مغزی بیمار به خانواده او خودداری میشود باعث از دست رفتن برخی ارگانها میشود.
اهدای عضو به فرهنگ سازی گستردهای در ابعاد مختلف نیازمند است و در این زمینه علاوه بر دانشگاههای علوم پزشکی باید رسانهها نیز فعالتر عمل کرده و آموزشهای لازم را به جامعه ارائه کنند. ایران پزشک_ امیر پروسنان
ماجرای اهدای عضو آنقدر اهمیت دارد که بدانیم روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشورمان فوت میکنند و جانهای عزیزی را به این دلیل از دست میدهیم.
وضعیت اهدای عضو در ایران
کتایون نجفی زاده مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در خصوص شاخص اهدای عضو در کشورمان گفت: شاخص اهدای عضو در کشورهای مختلف بر اساس PMP یا تعداد در یک میلیون بیان میشود که به این ترتیب کشورها با جمعیت مختلف قابل مقایسه باشند. شاخص قابل قبول در دنیا بالای ۲۵ و ایدهآل آن حدود ۴۰ است.
وی افزود: در کشور ما این شاخص قبل از کرونا، ۱۴.۳ بود، یعنی ۱۴.۳ نفر به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت اهدای عضو میکردند. در دوران کرونا این شاخص تا ۷ کاهش پیدا کرد و پس از آن دوباره افزایش پیدا کرد و در حال حاضر به حدود ۱۳.۴ رسیده است. اکثر کشورها توانستند پس از کرونا به آمار قبلی برگردند اما در کشور ما هنوز نتوانستیم به آمار قبلی برگردیم، ایران در آسیا رتبه اول اهدای عضو از مرگ مغزی را دارد اما رتبه کشورمان در دنیا حدود ۳۱ است.
ساناز دهقانی مسئول واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در این خصوص گفت: در دوران کرونا شاخص اهدای عضو در تمام کشورها افت کرد، اما در برخی کشورها بیمارستانهای اهدای عضو را جدا کردند. در کشور ما شاخص اهدای عضو حدود نصف شده بود. در دوران کرونا شاخص اهدای عضو در شیراز هم افت کرد اما با توجه به اینکه بیمارستان جداگانهای برای پیوند عضو وجود داشت شاخص اهدای عضو خیلی پایین نیامده بود.
مردم با مرگ مغزی آشنایی ندارند
کتایون نجفی زاده مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان گفت: مهمترین چالشها در زمینه اهدای عضو از افراد مرگ مغزی این است که افراد با مرگ مغزی آشنایی ندارند و برای اکثر مردم این باور که مرگ مغزی برابر با مرگ قطعی است جا نیفتاده است، این موضوع نیازمند فرهنگ سازی است و همچنین جلوگیری از ارائه نادرست به مردم، وقتی در فیلمی اطلاعات نادرستی درباره مرگ مغزی منتشر میشود به اهدای عضو آسیب میرساند. اطلاع رسانی نادرست و برنامههای نسنجیده میتواند اعتماد مردم را خدشه دار کرده و آمار اهدای عضو را کاهش بدهد.
نقش روان شناسی در پذیرش خانواده و اهدای عضو
وقتی پزشک اعلام میکند که فردی دچار مرگ مغزی شده خانوادهاش با یکی از سختترین تجربههای زندگی روبهرو میشوند. برای بسیاری پذیرش مرگ مغزی بسیار دشوارتر از پذیرش مرگ قلبی است. قلب هنوز میتپد، بدن گرم است، دستگاهها کار میکنند اما پشت این نشانههای زندگی خاموشی بازگشت ناپذیر مغز قرار دارد.
نازنین آهنگری دکترای روان شناسی بالینی و استاد دانشگاه در خصوص نقش روان شناسان در این خصوص گفت: ذهن انسان مرگ را با ایست قلبی و توقف نفس میسنجد. به همین دلیل وقتی بدنی هنوز گرم است، انکار، شوک و سردرگمی بلافاصله فعال میشوند. خانوادهها در این شرایط ممکن است احساس کنند هنوز امیدی هست یا تصمیم به اهدای عضو را معادل رضایت به مرگ ببینند. اینجا دقیقا جایی است که روان شناسی وارد عمل میشود.
وی افزود: روانشناس میتواند به ابهامها پاسخ دهد و مفهوم مرگ مغزی را به زبان ساده، علمی و آرام توضیح دهد. با همدلی گوش کند، بدون قضاوت، فقط با احساسات خانواده همراه شود. احساس گناه و تردید را بررسی کند و راهی برای معنی دادن به این تصمیم نشان دهد و سوگ پیشرس را مدیریت کند چون خانواده در حال تجربه مرگی است که در ظاهر هنوز کامل رخ نداده و در این لحظات مهمترین کار شاید این باشد که کسی شرایط را درک کند، همراه باشد و فضا را برای تصمیمی انسانی و روشن باز کند، مرگ مغزی پایان است اما اهدای عضو میتواند آغاز دوبارهای برای دیگران باشد. گاهی در دل تاریکی، با تصمیمی سخت اما شریف، نوری بزرگ زاده میشود.
گاهی راهی جز پیوند عضو وجود ندارد
موضوع مهم دیگری که در خصوص بحث پیوند عضو مطرح میشود این است که جایگاه پیشگیری در رسیدن افراد به مرحله نیاز به پیوند عضو کجاست؟ آیا اگر افراد سبک زندگی سالمتری داشته باشند یا از ابتلا به بیماریها پیشگیری شود میزان نیاز به اهدای عضو هم کاهش پیدا میکند؟، نکته مهم اینکه در اهدای عضو مانع سن وجود ندارد. به طور مثال کبد عضوی است که سلامت آن به سبک زندگی بستگی دارد و اگر فرد مرگ مغزی سبک زندگی سالمی داشته در نتیجه کبد سالمی برای اهدا خواهد داشت.
عاطفه عابدینی مسئول داخلی تیم پیوند ریه بیمارستان مسیح دانشوری در این خصوص گفت: گاهی تعداد پیوند عضو را به عنوان دستاورد و پیشرفت تلقی کرده و برخی میگویند این قدر وضعیت بیمار وخیم بوده که نیاز به پیوند پیدا کرده است. گاهی خرید و فروش عضو در کار نیست و به طور مثال پدر و مادر میخواهند کلیه خود را به فرزندشان اهدا کنند، وقتی درباره پیوند عضو صحبت میشود خیلیها میگویند میشد که پیشگیری کرد تا این بیماری رخ ندهد در حالیکه در بسیاری از موارد این طور نیست. خیلی وقتها پیوند تنها راهی است که میتوان جان یک بیمار را نجات داد که هیچ نقشی در شکلگیری بیماری خود نداشته است.
جمع بندی
بر اساس آمارها بیش از ۲۵ هزار نفر در ایران در فهرست انتظار پیوند عضو قرار دارند و روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشور فوت میکنند.
فرهنگ سازی برای اهدای عضو ابعاد مختلفی دارد که یکی از ابعاد مهم آن مباحث اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی است، اما از طرفی باید به فرهنگ سازی میان کادر درمان هم توجه کرد. اگر دانش و آگاهی درباره اهدای عضو و مرگ مغزی میان کادر درمان و پرستاران به میزان کافی نباشد فرآیند اهدای عضو از افراد مرگ مغزی با مشکل مواجه خواهد شد زیرا گاهی برخی صحبتها و واکنشها از طرف پزشک یا پرستار که معمولا به دلیل نگرانی از واکنش خانوادهها رخ داده و در نتیجه از اعلام مرگ مغزی بیمار به خانواده او خودداری میشود باعث از دست رفتن برخی ارگانها میشود.
اهدای عضو به فرهنگ سازی گستردهای در ابعاد مختلف نیازمند است و در این زمینه علاوه بر دانشگاههای علوم پزشکی باید رسانهها نیز فعالتر عمل کرده و آموزشهای لازم را به جامعه ارائه کنند. ایران پزشک_ امیر پروسنان
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید