حساس شدن مسئولین به امر سلامت؛ خوب یا بد
پایگاه خبری پرشکان و قانون؛

این روزها در گفتار و عمل بسیاری از مردم و مسئولین مرتبط یا غیر‌مرتبط با حوزه سلامت، آثاری از ایجاد حساسیت به امر سلامت می‌شنویم و می‌بینیم.

اگر چه به‌ندرت این حساسیت‌ها ‌دلسوزانه و در راستای رفع مشکلات موجود بوده و کمتر منجر به عمل و راهکار می‌شود اما اکثر این موارد منجر به پیچیده‌تر شدن گره‌ها و تشدید مشکلات شده و گره این کلافه سر در گم را کورتر می‌کند. این واکنش‌ها همانند دخالت جمع کثیری از آدمهای وارد و ناوارد بدون هماهنگی در امر درمان یک مجروح در یک صحنه تصادف است. یا همانند باز کردن گره کور یک کلاف نخ توسط چندین نفر که همزمان می‌خواهند گره‌ها را باز کنند و هر کسی قسمتی از کلاف را به سمت خود می‌کشد.

در دنیای مترقی این‌گونه برخورد با حل مشکل مورد اقبال نیست و مطرود است. در دنیای کنونی به هر فرد یا سازمان وظیفه‌ای سپرده می‌شود و در نهایت از آن فرد یا سازمان با معیارهای قابل سنجش راندمان می‌خواهند.

اگر جامعه را به یک پیکره انسان تشبیه کنیم، هر دستگاه اجرایی به منزله یک عضو و دستگاه و هر فرد به منزله سلولی است که در مجموع سلامت و رشد پیکره جامعه را تامین می‌کند. اگر دستگاه یا سلولی وظیفه‌ای غیر از آنچه به او سپرده شده و انتظار می‌رود انجام دهد و یا کم‌کاری و پرکاری نماید، از آن جامعه رشد و توسعه طبیعی و سالم انتظار نیست.

واژه «حساسیت» در پزشکی در دو حیطه کاربرد دارد. در حوزه «روانپزشکی» و «نورولوژی». یعنی واکنش نسبت به اتفاقات درون و برون است و در حوزه جسمانی به واکنش‌های ایمنی بدن مربوط می‌شود. واکنش نشان دادن نسبت به اتفاقات در هر پیکره و هر سلول در حد عادی قابل قبول و نشان از حیات است و اگر واکنشی نسبت به اتفاقات بروز نکند، بی‌تفاوتی و خمودی بروز می‌کند و در حد اشد آن، تقریبا مساوی با مرگ و از بین رفتن آن جامعه است و اینکه افراد جامعه نسبت به امر سلامت حساس باشند، نشان از حیات جامعه است. 

اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که این واکنش‌ها و حساسیت‌ها از حد نرمال بگذرد و منجر به حساسیت بیمارگونه گردد که در علم روانپزشکی «وسواس» و «بدبینی» نام دارد و منجر به این شود که مدام دست‌اندرکاران سلامت به جای حل مشکلات این حوزه به رفع دغدغه‌های بی‌مورد ناشی از بدبینی و وسواس افراد و مسئولین‌ جامعه بپردازند.

از طرفی در حوزه جسمانی، حساسیت در حد عادی برای حیات بدن لازم است و باعث تنظیم واکنش‌های بدن در مقابل عوامل بیماری‌زا می‌شود. سیستم ایمنی درونی بدن شامل «ایمنی سلولی» و «هومرال» است. اگر این دو سیستم کم کار شوند، عوامل بیماری‌زا منجر به نابودی بدن می‌شوند و لذا انتظار یک حساسیت در حد نرمال، نشان از سلامت و زنده بودن جامعه است.

اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که حساسیت از حد بگذرد. در این صورت در کوتاه مدت و آنی در حد خفیف منجر به کهیر‌ و در حد شدید ‌منجر به انافیلاکسی و گاهی مرگ می‌گردد و در واکنش‌های طولانی مدت منجر به تخریب بافت‌های طبیعی بدن و بیماری‌های خود ایمنی و روماتیسمال و گاهی سرطان می‌شود.

در حال حاضر حساسیت‌های بیمارگونه و بیش از حد و مزمن افراد و مخصوصا مسئولین و واکنش‌ها و دخالت‌های غیردلسوزانه و اغلب تخریبی آنان و عدم اعتماد به سیستم مسئول و واگذاردن کار به کاردان و کمک به او در حل مشکلات موجود، به ‌تخریب و تنزل سلامت در جامعه منجر شده است.

بیایید تا این بیماری از حد نگذشته و بیش ‌از این سلامت مردم را از بین نبرده، از حساسیت‌های  بی‌مورد دست بردارید و کار را به کاردان بسپارید و او را در رسیدن به هدف کمک کنید و از هدر رفتن انرژی این سیستم در باز کردن گره‌هایی ‌‌که هر روز با دخالت‌های بی‌جا کورتر می‌شود، جلوگیری و به‌ جای دخالت، به او کمک کنید.

بدانید نتیجه  فشار و واکنش بیش از حد به سیستم سلامت، بیماری و نابودی است ‌و لازمه   سازندگی و سلامت، واگذاردن تامین امر سلامت به افراد مسئول تامین سلامت و اعتماد به آنهاست. در این صورت است که مسئولین نظام پزشکی و نظام پرستاری و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با همفکری و خارج از دغدغه‌ها و فشارهای بیرونی و با فکر و ذهنی آزاد‌تر تمام انرژی خود را صرف تامین سلامت در جامعه خواهند کرد و چنانچه از سایر مسئولین هم در صورت نیاز مشاوره و کمک خواستند، آنگاه با  حساسیت طبیعی به پیشبرد اهداف آنها کمک خواهید نمود.

از آنجا که امر سلامت یک حوزه تخصصی است، بیایید یک بار دیگر توسعه و رشد را تمرین کنیم

و 

کار را به کاردان بسپاریم 

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.