آخر قصه چه خواهد بود
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)؛

چند سالی می‌شود که بحث تعیین تعرفه‌های پزشکی از اوائل زمستان هر سال تا اواخر بهار سال بعد نقل مجالس ‌و محافل جامعه پزشکی است؛ و جالب اینکه هنوز دولتمردان ما به یک فرمول واحد برای تعیین عدد تعرفه نرسیده‌اند. 

نمی‌دانم چرا ما همیشه می‌خواهیم دوباره چرخ را اختراع کنیم در حالی‌که سالیان سال هست که دنیا دارد از آن استفاده می‌کند...

طبعا برای هر شغلی یکی از موئلفه‌های مهم، ‌نحوه تامین معاش و زندگی صاحب آن شغل است. پزشکی هم هر قدر جنبه تقدس داشته باشد، نهایتا باید بتواند به عنوان یک شغل برای صاحب آن شغل تامین درآمد کند .

سئوال و خواهش از مسئولین محترم این است که لطفا آخر قصه را همین اول به ما بگویید. هدف چیست؟

آیا هدف، تعیین یک درآمد معقول برای پزشکان است‌؟

یا اینکه هدف، فقط کوبیدن صنف پزشک است‌؟

اگر هدف تعیین درآمد معقول است که دنیا برای این کار روش‌های درست و استانداردی را تعریف و استفاده می‌کند که در آن میانگین درامد تمام اقشار جامعه پزشکی مشخص و معلوم است.

ولی اگر بحث کوبیدن پزشکان مطرح است که آن مطلبی جداست و روش خودش را دارد .

کیست که نداند فشار تورم در سال گذشته چقدر بوده است؟

کدام پزشک است که از تورم بالا آسیب ندیده باشد؟

کدام پزشک است که طلب چندین ماهه از بیمه‌ها و دولت نداشته باشد؟

دولت برای کارگران افزایش حقوق ۳۶ درصد در ظاهر و بیش از ۵۰ درصد در واقع اعمال کرد (۳۶ درصد صرفا افزایش حقوق پایه است‌. افزایش بن لباس و بقیه موارد را که جمع بزنید رقم بیش از ۵۰ درصد خواهد بود) بعد با وجود همه اینها برای پزشکان صحبت از ۱۳ درصد می‌شود که آن هم در هاله‌ای از ابهام است و اشاره به ۸ درصد افزایش نرخ ویزیت است .

واقعا من پزشک آیا به غیر از پزشک بودنم باید به نسبت دیگران از یک حقوق اجتماعی برابر برخوردار باشم یا نه؟

چگونه است که پرسنل مطب من باید افزایش حقوق بالا داشته باشند ولی درآمد من عملا ثابت بماند‌؟ آن هم در شرایطی که منبع پرداخت هزینه بیشترین گروه بیماران من مطب‌دار (‌بیمه تامین اجتماعی) یک سال است که پول من پزشک را پرداخت نکرده است‌؟

دقت بفرمایید که اگر کل بدهی تامین اجتماعی همین امروز پرداخت شود، ارزش آن عملا کمتر از یک‌سوم ‌رقم اصلی است. 

جناب وزیر می‌فرمایند از پزشکان می‌خواهیم همکاری کنند و به درآمد کمتر‌ راضی باشند (‌نقل به مضمون‌)‌. قبول؛ سمعا و طاعتا؛ ولی وظیفه دولت در این بین چیست‌؟ حامی من پزشک چه کسی خواهد بود‌؟

حقوق من را دیر می‌دهند، بیمه یک سال تاخیر دارد، بیمار گاها مرا مورد پرخاش و حتی نوازش فیزیکی قرار می‌دهد، باز میفرمایند صبور باشیم.

یاد جمله معروف فیلم زنده باد زاپاتا افتادم که زاپاتا خطاب به رئیس‌جمهور مکزیک‌ می‌گوید: «جناب رئیس جمهور! ما نان را با آرد پخت می‌کنیم نه با صبر.»

فقط سئوالم را مجددا تکرار می‌کنم؛ آخر قصه را بفرمایید. 

تا کی و تا کجا صبور باید باشیم‌؟ 

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.