تنومند پیر
سازمان نظام پزشکی این روزها  برای من تداعی کننده بنز پدرم است. وقتی بچه بودم پدرم یک بنز 230E خرید. سفید یخچالی با داشبورد و تودوزی سیاه، صفر نبود ولی نو بود، بوی نویی می‌داد و برق می‌زد.
وقتی به مسافرت می‌رفتیم هیچ اتومبیلی قدرت عبور و سبقت از آن را نداشت و در یک کلام عروس جاده بود.
 زمان گذشت و پدرم پیر شد و رنگ موهاش تقریبا شد مثل رنگ ماشینش، ولی هنوز هم سوارش می‌شد و می‌تاخت تا اینکه بیمار شد و از دنیا رفت. ماشین ماند دست برادر کوچکترم ولی دیگر قدرت قدیم را نداشت و مرتب به خرج می‌افتاد؛ تا اینکه تصمیم گرفتیم بفروشیمش.

نظام پزشکی هم قدیم‌ها ابهتی داشت، رئیسش هم پر ابهت‌ترین پزشک ایران بود؛ نرخ تعرفه را او تعیین می‌کرد و با دولت چانه می‌زد و تمام.
تا اینکه کم کم اول پست ریاستش را بردند زیر ذره بین و صلاحیت و لابی‌ها که دیگر پر ابهت‌ترین‌ها روی صندلی ریاستش نشینند و بعد قانون‌ها بودند که پشت سر هم ردیف شدند تا در  تعیین تعرفه نقش یک سیزدهمی را هم نداشته باشد و...
عین بنز پدرم هنوز هم رنگ و رخش قشنگ است ولی دیگر ناتوان شده!!
حیف از آن بنز! و حیف از این نظام پزشکی!
نمیدانم قرار است بفروشیمش، یا باید دوباره کلا بسازیمش؟ قراراست چه کسی بسازدش ؟ ریسش؟ ما؟ دولت؟ کی؟

پایان پیام/

1 نظر

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.