در سال‌های گذشته با کم‌توجهی به آموزش فراگیران و مدیریت غیرفعال در قبال رفتارسازی، ساختارمندی و آینده نگاری این رشته‌، انگیزه دستیاران را برای فراگیری کاهش داده و در رکود جایگاه این تخصص، بی تاثیر نبوده است. ‌ شاهد این تاثیر تغییر الگوی انتخاب رشته طب اورژانس توسط علاقمندان به ادامه تحصیل برای تخصص در این رشته است و گاها انگیزه معدود اساتید دلسوز را نیز کمرنگ نموده.

آرمان وحدت صنفی با شعار "وحدت حداکثری با اشتراکات حداقلی" تنها راه رسا کردن صدای ناچیز و مبهم جزایر جداگانه معترض با هدف شنیده شدن خواسته های بر حق صنفی و پاسخگو کردن مدیران و مسئولانی است که خود را به خواب زده اند...

به‌نظر می‌رسد اگر اینگونه پیش برود، در آینده‌ای نه چندان دور همه وزارتخانه‌ها باید به یک دفتر در وزارت بهداشت تبدیل شوند و گرنه بودجه و یا پرسنلی برای انجام وظایف خود در اختیار نخواهند داشت...

مسئولی که دانسته تصمیم نادرست بگیرد و خطا کند، خیانت بزرگی در حق کشور مرتکب شده است و اگر ندانسته چنین کند و به نصیحت و راهنمایی مشفقان گوش نکند، قطعا آب به آسیاب قاچاقچیان و مافیای مواد مخدر و دارو می‌ریزد ...

اثرات توهین و پاشیدن بذر بی‌اعتمادی نسبت به پزشکان بدون دلیل مشخص، آن هم صنفی که سر و کارش با جان و سلامت مردم است و وجود اعتماد بیمار- پزشک شرط لازم درمان بیماران است‌، می‌تواند اثراتی اسفبار‌، وحشتناک و گاهی غیرقابل جبران داشته باشد چرا که باز‌گرداندن این‌ اعتماد مخدوش‌شده‌ کاری بسیار دشوار است و‌ به تمثیل انداخته‌شدن سنگی به چاه که ده‌ها عاقل برای بیرون آوردنش لازم است، می‌ماند...

انگار هجمه‌ها به ساحت و منزلت پزشکان قرار نیست پایانی داشته باشد. عده‌ای از جوانان این کشور که بهترین سال‌های عمر را در پی تحصیل بهینه علم بودند تا بتوانند چراغی در دل تاریکی‌ها بیافروزند...

لودگی، دلقک‌بازی، دروغ و تمسخر و بازی با آبروی مردم و تخریب اشخاص و صنوف ‌توسط چند مجری جلف و سبک و یا ‌کارشناس‌های سفارشی هارواردی تحت عنوان کارشناس مسائل مهم جامعه یا کارشناس‌هایی که برای هر ساعت میلیون‌ها تومان پول پرداخت کرده و به جای بیان واقعیت‌های علمی، به تبلیغ و تجارت می‌پردازند، به‌‌ ابزاری برای جلب مخاطب تبدیل شده و این همان صدا‌و‌سیمایی است که قرار بوده‌ دانشگاه باشد؛ دانشگاهی عمومی و فرهنگ‌ساز و الگو...

جامعه پزشکی قشری است مانند تمام اقشار دیگر، ناهمگون و با تفاوت‌های فردی و شخصیتی. به مانند تمام اقشار، طیف دارد، از خوب تا بد، از صفر تا صد. افتخار داریم که از باب شخصیتی و عملکردی سر مثبت طیف شامل قریب به اتفاق پزشکان را شامل می‌شود و خطاکاران فقط درصد بسیار جزئی از جامعه پزشکی را تشکیل می‌دهند.

بی‌پروایی در برخورد با نیروی انسانی، عاقبتی نافرجام برای حوزه سلامت دارد ولی فعلا مستی قدرت‌، عقل را زایل کرده است ...

در چند سال اخیر، خصوصا بعد از مطرح شدن طرح ترویج زایمان طبیعى، هر از چندى مطلبى در نشریات و رسانه‌هاى همگانى در ارتباط با آمار بالاى سزارین در کشور‌ منتشر می‌شود. متاسفانه در بسیارى از موارد، این مطالب از سوى کسانى مطرح می‌شود که به لحاظ درجه علمى، اساسا صلاحیت ورود به این حوزه تخصصى را ندارند. این افراد معمولا به جاى پرداختن به علل ریشه‌اى و سپس برنامه‌ریزى مبتنى بر شواهد تجربى، در جهت تغییرات ‌اساسى آرام ولى پایدار، با جوسازى و فرافکنى و به اصطلاح گل آلود کردن آب قصد ماهیگیرى دارند...

وزارت بهداشت و شما سیاستگذاران، سال‌هاست که پزشکان عمومی را از چرخه درمان خارج کرده‌اید و با این شرط و شروط وزارت بهداشت، سرنوشت متخصصین در طرح پزشک خانواده، همان سرنوشت پزشکان عمومی فارس (انتخاب زندگی فلاکت‌بار یا مرگ) در نسخه ۰۲ و پزشکان جوان طرحی و پیام‌آور در شروع طرح پزشک خانواده روستایی (اشتغال‌زدایی) و به صورت خلاصه «خروج بخش خصوصی از چرخه درمان» با شعار «قرار دادن پزشکان خصوصی در چرخه درمان» خواهد بود...

این روزها آمار و ارقام مختلفی پیرامون فرار مالیاتی پزشکان گفته و شنیده می‌شود. اعداد و ارقامی که متاسفانه بسیاری از آنها ریشه غیر‌کارشناسی داشته و از طرف کسانی مطرح می‌شود که کمترین اطلاعاتی در مورد نحوه محاسبه مالیات ندارند. طی محاسبات اشتباهی که متاسفانه در بسیاری از رسانه‌ها و جراید کشور نیز منتشر شد و حتی در محافل قانونی نیز به آن استناد شده، مالیات واقعی پزشکان ۶۷۰۰ تا ۶۸۰۰ میلیارد تومان محاسبه شده که متاسفانه اشتباهاتی فاحش در نحوه محاسبه آن وجود دارد...

ما پزشکان ضربه‌زیادی از طرح تحول دیده‌ایم. لطفا نمک به زخم ما نپاشید. درخواست ما از شما شفاف‌سازی است. برای یک‌بار از مسئولین بخواهید اسناد هزینه‌های طرح تحول را شفاف و در رسانه‌های عمومی منتشر کنند...

قوانین مصوب مجلس، افزایش مطابق تورم را شرط دانسته و دولت و دبیرخانه شورای غیرقانونی خدمات درمانی علی‌رغم اعلام رسمی تورم ۲۷ درصدی (که بیش از ۱۰۰ درصدی احساس می‌شود) و افزایش ۳۶ درصدی دستمزد کارگران که جزئی از هزینه‌های طبابت لحاظ می‌شود ، نرخ ویزیت را تنها ۶ تا ۸ درصد افزایش داده است! قطعا چنین تعرفه‌ای قابلیت اجرایی ندارد و محکوم به شکست است...

درخواست پایان همکاری با سازمان تامین اجتماعی از آحاد اعضا حتی اگر محقق هم نشود، کاری پسندیده است که نشان می‌دهد ارکان سازمان در حال درک ضرورت گفت‌وگوی روبه صنف هستند...