وزارت بهداشت یا وزارت مستعمرات
همانگونه که در تاریخ معاصر آمده است بریتانیای کبیر برای اداره مستعمرات خود وزارتی عریض و طویل داشت.
نامه اخیر وزیر بهداشت و درمان نه فقط از حیث ارجاع زمانی به قوانین زمان قدرت داشتن امپراتوری (قانون ۱۲۹۰) بلکه از لحاظ محتوی نیز با همان ذهنیت مستعمراتی نگاشته شده است.

همانگونه که بریتانیای کبیر ممالک دیگر را جزو مهره‌های بازی و برای انتفاع بیشتر نمی‌دید، وزارت بهداشت و درمان و مجموعه اذهان حاکم بر آن در بسیاری از دوره ها، نیروی انسانی را با همان ذهنیت مستعمراتی ارزیابی میکنند.
نامه اخیر وزیر عین‌الهی و برون تراویدن کلمات از آن ذهنیت نشانه ای واضح دارد.

وزارت بهداشت و درمان استدلال میکند که دادن پروانه مطب تهران و کلان شهرها به پزشکان سبب میشود که عدالت در حوزه سلامت به هم بخورد. شعاری زیبا ولی نیرنگبازانه و پر از علائم بی مسئولیتی
چون :

۱-نیازهای کشور نافی حقوق اساسی نیست و اگر نیازها کشور را در شرایط بسیار ضیق قرار داده است به هیچ روی تقصیر بر گردن تک‌تک شهروندان نیست و کارگزاران و تصمیم گیران و تصمیم سازان باید ادراک کنند که تا بحال در نگاه بسیار کلان خود به خطا رفته‌اند.

۲- در شرایطی که حقی بر شهروندی مترتب شده است که حتی بخشی از همان کلان تصمیم‌ها بر آن به عنوان یک حق عمومی شهروندی صحه گذاشته و قسمتی از مجریان (وزارت اقتصاد و دارایی) را به پیگیری آن وامیدارد، اینکه وزارت با تفکر مستعمراتی اذعان می‌کند که نمیخواهد به آن تن دهد، نشانه ای از عقب ماندگی تفکری و باقی ماندن در دوره مستعمراتی و یا حتی خیلی قبل از آن است.

۳- وزارت بهداشت و درمان بخوبی میداند که درخواست کنندگان پروانه مطب در بسیاری از کلان شهرها از عهده هزینه‌های تاسیس و اداره مطبها بخصوص در موارد درمانی با توجه به تعرفه های مضحک فعلی بر نمی‌آیند ولی ادعایی پوچ را مطرح میکند تا اصل نیت درخواست کنندگان که یافتن هویت محرز قانونی است را به چالش بکشد و از پیدایش افراد بیشتری که این هویت قانونی را احراز کرده‌اند جلوگیری کند
هر عقل سلیمی میداند که حکمرانی مستعمراتی اساسا نگاهی مبتنی بر برده داری داشت و هویت بخشی به بردگان مترادف پایان تفکر برده‌داری است.
مقاومت تفکر مستعمراتی در قبال اخذ پروانه مطب کلانشهرها، یادآور مقاومت ایالات جنوبی آمریکا در مقابل سندی بود که به بردگان آزاد شده داده میشد.

۴- وزارت بهداشت و درمان با نگاه مستعمراتی خود تنها به این می‌اندیشد که آمارهای پوشش مناطق محروم و کم برخوردار را از لحاظ حضور نیروی انسانی قابل قبول جلوه دهد ولی اینکه این نیروی انسانی در آن مناطق با چه کیفیتی زیست میکند برای تفکر مستعمراتی اهمیتی ندارد و تقصیر اینکه ماندگاری در آن مناطق کم است از لحاظ مستعمره‌چی فقط به گردن نیروی انسانی مفلوک مستقر در منطقه است.
وزارت بهداشت و درمان خود را مکلف و ملزم به بهبود شرایط ماندگاری نمیداند چون نگاهش به مناطق کم‌برخوردار هم مانند نگاهش به نیروی انسانی مبتنی بر تفکر مستعمراتی است.

۵- این تفکر و توسعه آن از طریق منادیان و ناشران آن، به نهادهای دیگری همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و اخیرا فرهنگستان علوم پزشکی کشور هم رسوخ نموده است و نه تنها در ترمیم و اصلاح نگاه خود تلاشی نمی‌کند، بلکه می‌کوشد که حتی نهادهای مرتبط دیگر را نیز همراه با تفکر مستعمراتی خود کند.

متاسفانه به نظر میرسد که جمود، ارتجاع بنیادین ذهنی و سود محوری کلی در تفکرات مجموعه‌های رسمی مرتبط با حوزه سلامت که بنیان اساسی آن بر نیروی انسانی ماهر و دانشمند است فعلا نه قصد و نه درکی از تغییرات زمانه ندارد و همچنان تلاش‌های بی‌سرانجام  و محکوم به شکست خود را ادامه خواهد داد اما قطعا و بدون شک نیروی انسانی حوزه سلامت و بخصوص گروه پزشکی تغییرات بسیار در حوزه تفکر، استدلال و عمل کرده.اند و راه‌هایی خلاقانه و عاقلانه برای تثبیت هویت و استیفای حقوق خود حتی در این شرایط ناامید کننده خواهند یافت.
 
گروه پزشکان و قانون حمایت بیدریغ و عزم خود برای پشتیبانی از هرگونه فعالیت قانونی و مدنی که منجر به شکسته شدن و زایل شدن تفکر مستعمراتی در حوزه سلامت شود را اعلام میدارد و آماده نشر آنها در «پالنا» است.

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.