ابتلای کودکان به «سندرم اوتیسم» پس از مواجهه با وسایل دیجیتال
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی نسبت به ابتلای کودکان به «سندرم اوتیسم» پس از مواجهه با وسایل دیجیتال هشدار داد.

به گزارش پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)، سعید صادقی در خصوص تاثیر فناوری دیجیتال بر مغز کودکان و شکل گیری علائم شبه اوتیسم در آنها گفت: در سالهای اخیر به ویژه پس از دوران کرونا وابستگی دیجیتال در کودکان خردسال از حدود دو تا سه ماهگی بهشدت افزایش یافته است، این مسئله در سراسر دنیا مشاهده میشود چراکه سبک زندگی تغییر کرده و دسترسی به ابزارهای دیجیتال افزایش یافته است، از همین رو با توجه به گسترش آموزش آنلاین خواه ناخواه کودکان خردسال نیز با ابزارهای دیجیتال مواجه میشوند.
وی افزود: مقصود بیشتر صفحهنمایشهایی همچون تلویزیون، لپتاپ، موبایل، تبلت و امثال آنهاست که جذابیتهای صوتی و بصری زیادی دارند. حتی نوری که از صفحه پخش میشود و صداهای مختلف برای نوزادان نیز جذاب است. بسیاری از والدین ناخواسته کودک را در معرض تلویزیون، موبایل و کارتونها و برنامههای مختلف قرار میدهند و کمکم کودک به این موارد علاقهمند میشود. وقتی کمی بزرگتر میشود ممکن است دچار کولیک باشد یا غذا نخورد که این رفتارها در نوزادان معمول است، به همین دلیل والدین ممکن است تلویزیون در اختیار کودک بگذارند، تا او آرام میشود.
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد بهتدریج با دادن گوشی به کودک شروع به غذا دادن به او می کنند. کودک از ماههای ابتدایی یعنی پنج، شش ماهگی یا یکسالگی زمان بسیار زیادی را پای ابزار دیجیتال میگذراند. مادر خوشحال است که کودک با این وسیله سرگرم میشود و خودش میتواند به امور خانه، آشپزی یا شغلش بپردازد و تصورش این است که کودک نیز دارد از بستههای دیجیتال آموزش میبیند.
صادقی گفت: گروه دیگری از خانوادهها هستند که متأسفانه بیشتر در دام تبلیغات نادرست میافتند، تصور میکنند کودک را باید پای کارتونهای انگلیسی یا زبانهای دیگر نشاند تا زبان دوم نیز بیاموزد. این تغییری است که در سبک زندگیها در همهجای دنیا اتفاق افتاده و در کشور ما نیز بهصورت معناداری دیده میشود. حال چه اتفاقی در این شرایط میافتد؟ کودکی که یک ساله، دوساله یا شش ماهه است، در سه سال اول زندگی در حال شکل دادن به مهارتهای پایه ارتباطی و شناختی خود است، یعنی شناخت دنیای اطراف، نگاه کردن به دیگران، درک هیجانات دیگران و ایجاد ارتباط. اینها باید در تعامل با محیط واقعی و نه مجازی شکل بگیرد.
کودک در سه تا چهار سال اول زندگی باید در محیط واقعی رشد یابد
وی تصریح کرد: وقتی کودک با کارتون و وسایل دیجیتال مواجه میشود فرقی نمیکند موبایل باشد یا هر ابزار دیگری، این فرصت را از دست میدهد. خداوند بهگونهای انسان را آفریده که در دو، سه سال ابتدایی زندگی باید با حواس و حرکت محیط اطراف خود را بشناسد، کاوش کند، لمس کند، راه برود، چهار دستوپا حرکت کند و تجربیات طبیعی داشته باشد. طبیعت اینجا بهمعنای جنگل نیست بلکه فضای واقعی زندگی است. اگر روزی پنج تا شش ساعت کودک در معرض ابزار دیجیتال باشد این فرآیند دچار اختلال میشود. خداوند سیستم عصبی ما را بهگونهای طراحی کرده که باید در محیط واقعی بهویژه در سه تا چهار سال اول زندگی، رشد یابد. طبیعی است که کودک امتناع کند، غذا نخورد یا بیقراری کند، این در نوزادان رایج است. ولی وقتی والدین تاب نمیآورند و در اخیار کودک موبایل یا تلویزیون میگذارند این باعث میشود که فرصتهای رشد طبیعی مغز از او گرفته شود.
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی گفت: کمکم از همان ماههای ابتدایی یا سال اول علایق کودک نیز تغییر میکند. بهجای آنکه بخواهد به چشمان دیگران نگاه کند، لبخند بزند یا تمایل به بازی با دیگران داشته باشد، صورتش را برمیگرداند و دستش را بهسوی موبایل دراز میکند. در دو و نیم یا سه سالگی کودکانی داریم که سواد کار با موبایل یا تلویزیونشان به اندازه من و شماست. کودک دو یا دو و نیم ساله قفل موبایل را باز میکند، کارتون یا موسیقی مورد علاقهاش را پخش میکند. بهجای آنکه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و زندگی در جامعه را بیاموزد مهارتهایی بیفایده مانند کار با ابزار دیجیتال، باز کردن قفل موبایل، خواندن اعداد و حروف انگلیسی را یاد میگیرد و حتی کلمه انگلیسی نیز میگوید. اینها در سالهای اولیه زندگی بسیار مخرب هستند.
استفاده از ابزارهای دیجیتال برای کودکان صفر تا دو سال ممنوع است
صادقی با بیان اینکه دنیا استفاده از ابزارهای دیجیتال چه موبایل باشد چه تبلت برای کودکان صفر تا دو سال ممنوع اعلام کرده است گفت: زیرا مغز باید در تعامل با محیط واقعی شکل بگیرد تا روند تکامل طبیعی داشته باشد. برای کودکان دو تا پنج سال نیز توصیه شده است که ترجیحاً استفاده نکنند. اگر والدینی اصرار دارند حداکثر یک ساعت در روز استفاده از این ابزارها برای کودک مجاز دانسته شود آن هم به شرطی که والد کنار کودک بنشیند و در هنگام تماشای برنامه با او گفتگو کند. مثلاً بپرسد: «پسرم، در این کارتون چه شد؟ این گربه آنجا چه کرد؟ چون در سنین پایین مهارتهای شناختی مانند انتزاع، توجه، حافظه و… هنوز بهطور کامل شکل نگرفتهاند کودکان توانایی یادگیری زیادی از صفحه نمایشهای دیجیتال ندارند. بودن پای این ابزارها میتواند مخرب باشد حتی اگر والد کنارش بنشیند و توضیح دهد.
«فناوری دیجیتال» چگونه مانع رشد طبیعی مغز کودک میشود؟
وی در خصوص اینکه فناوری دیجیتال چگونه مانع رشد طبیعی مغز میشود؟ افزود: کودکی را تصور کنید که در روستایی زندگی میکند که دسترسی چندانی به وسایل دیجیتال ندارد. او با مادرش تعامل دارد، پدرش او را به دوش میگیرد، با خواهر و برادرش، دخترعمو و پسرعموهایش وقت میگذراند. این کودک که در چنین محیطی رشد میکند، حتی اگر در شهری مانند تهران زندگی کند با اینکه از نظر اجتماعی در یک محیط غنی قرار داشته اما باز هم دچار کلافگی و بیقراریهایی میشود و گریه میکند اما بهتدریج یاد میگیرد که رفتارهایش را تنظیم و هیجانات خود را کنترل کند.
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: وقتی کودک با دخترعمو و پسرعمو، خاله، مادربزرگ، پدر و مادرش تعامل دارد در سن دو سالگی چیزهای زیادی یاد میگیرد. کلمات جدید میآموزد، روابط اجتماعی و شناختیاش تقویت میشود. یاد میگیرد که وقتی ناراحت است چطور احساسش را بیان کند و چگونه آرام شود. اما کودکی را تصور کنید که دو یا سهساله است و روزانه شش تا هفت ساعت درگیر استفاده از موبایل یا تبلت است. چنین کودکی دیگر فرصتهایی که کودک در محیط طبیعی تجربه میکند ندارد. در نتیجه وقتی کمی بزرگتر میشود، کلام ضعیفی دارد. وقتی با او صحبت میکنیم توجه نمیکند، نگاه نمیکند، وقتی او را به جمع میبریم تمایلی به بازی با دیگر کودکان ندارد. اگر هم تمایل داشته باشد، باید تعجب کرد چون این کودک فرصت تجربه اجتماعی نداشته است.
صادقی تاکید کرد: این باور که خانوادهها میگویند «ما هم همینطور بزرگ شدیم، کارتون میدیدیم و مشکلی پیش نیامد» باوری اشتباه است. اگر محیط اجتماعی ما هم مانند امروز فقیر بود، اگر پدر و مادرمان شاغل بودند، خواهر و برادری نداشتیم، خاله و عمه از ما دور بودند و مدام با وسایل دیجیتال سر و کار داشتیم قطعاً امروز شرایط دیگری داشتیم. پس مقایسه رشد کودک امروز با کودکان ۲۰ یا ۳۰ سال پیش اشتباه است. این نیز اشتباه است که خانوادهها تصور کنند، کودک با نشستن پای تلویزیون چیز یاد میگیرد. این تصور هم نادرست است که حرف زدن کودک فقط به معنای صحبت کردن است، توجه، مهارت اجتماعی، توانایی دوستیابی، همگی به صورت خودکار رشد نمیکنند.
وی افزود: انسان از نظر ژنتیکی گرچه انسان خلق شده است اما این قابلیتها در محیط رشد مییابند. یعنی اگر یک کودک را در قطب شمال و کودک دیگری را در قطب جنوب بزرگ کنید و در پنج سالگی آنها را ارزیابی کنید، حتی اگر دوقلوهای همسان یا تکتخمکی باشند مهارتهای متفاوتی خواهند داشت. خداوند انسان را به گونهای آفریده است که سختافزار «یعنی مغز» را دارد، اما نرمافزار «قابلیتهایی مانند حرف زدن، راه رفتن، نوشتن، اجتماعی بودن» پس از تولد و در اثر تعامل با محیط بر آن سوار میشود. اینکه من بتوانم حرف بزنم، مهارت اجتماعی کسب کنم یا فرد موفقی در مدرسه باشم وابسته به محیط رشد من است.
این محقق پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: تصور کنید کودکی با مغز و جسم کاملاً سالم به دنیا آمده است و بهترین مراقبتهای جسمی را دریافت میکند اما تعامل انسانی ندارد. اگر چنین کودکی را در پنج سالگی ببینید از نظر شما کودکی است با تأخیر رشدی جدی که فاقد مهارتهای لازم است. پس انسان و کودک نیازمند محیط طبیعی و اجتماعی است.
نشستن پای کارتون بههیچوجه برای کودک مهارت ایجاد نمیکند
صادقی با تاکید بر اینکه رشد باید در طبیعت در آغوش و دامان مادر، بر دوش پدر و در تعامل با سایر کودکان شکل بگیرد گفت: کودک باید از روی پُل کودکان دیگر بالا برود تا مهارتهای حسی و حرکتی، مهارتهای دستی، توانایی گرفتن قاشق، توانایی صحبت کردن و درک هیجانات دیگران را بیاموزد. اینها باید در محیط طبیعی شکل بگیرد. نشستن پای کارتون بههیچوجه چنین مهارتهایی را ایجاد نمیکند.
وی افزود: اکنون وارد بحث جدیدی میشویم: اگر کودک به صورت افراطی در معرض وسایل دیجیتال قرار گیرد چه اتفاقی میافتد؟ منظور از مواجهه افراطی با وسایل دیجیتال قبل از سن سه یا چهار سالگی چیست؟ یعنی کودک بیش از نیمی از ساعات بیداری خود را با وسایل دیجیتال میگذراند، از یکسالگی، ششماهگی یا یکونیمسالگی. ممکن است والدین شاغل یا بیمار باشند یا به هر دلیلی کودک علاقهمند به استفاده از این وسایل باشد. در پژوهشکده علوم شناختی و مغز دانشگاه شهید بهشتی مقالات متعدد و شواهد علمی فراوانی داریم که نشان میدهد این مواجهه افراطی در سالهای اولیه زندگی بهویژه زیر سنین سه یا چهار سالگی میتواند باعث بروز یا تشدید علائم خاصی شود نه لزوماً علت قطعی. این علائم سهبعدی هستند: کاهش تماس چشمی، بیتوجهی به نام خود، بیعلاقگی به تعاملات اجتماعی.
«سندرم اوتیسم پس از مواجهه با وسایل دیجیتال» چیست؟
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی گفت: تمام آنچه که پیشتر درباره تجربیات اجتماعی و رشد مهارتهای ارتباطی کودک گفتیم در این کودکان شکل نمیگیرد، به همین دلیل ما از اصطلاح «سندرم اوتیسم پس از مواجهه با وسایل دیجیتال» «Post-Digital Autism Syndrome» استفاده کردهایم و مقالاتی در ژورنالهای علمی معتبر جهان منتشر کردهایم که مورد استقبال پژوهشگران بینالمللی قرار گرفته است. همکاریهایی با محققانی از آمریکا، سوئیس، ژاپن و بلژیک در این زمینه در حال انجام است. این بخشی از مطالعات انسانی ما در دانشگاه شهید بهشتی است و پژوهشگرانی بهصورت اختصاصی روی این پروژه متمرکز شدهاند. ما در این پژوهشها، آزمایشگاه حیوانی نیز داریم.
آزمایش بر روی موشها؛ آنها را در معرض وسایل دیجیتال قرار دادیم
صادقی گفت: این بخش نیز بسیار جالب است و میتواند برای جامعه مفید باشد زیرا ما همزمان در حال بررسی جنبههای انسانی و حیوانی این پدیده هستیم. فرضیهای که تست کردهایم به این صورت بوده که موشهایی که تازه متولد شدهاند را از مادرشان جدا کرده و در معرض وسایل دیجیتال قرار دادیم. این آزمایش دقیقاً شبیهسازی میکند که چه چیزی برای کودکان کوچک اتفاق میافتد. کاملاً در مدل حیوانی مشاهده کردیم که موشهایی که در معرض وسایل دیجیتال قرار داشتند، رفتارهایی مشابه به رفتارهای اوتیستیک نشان دادند. یعنی موشهایی که در این شرایط بزرگ شده بودند رفتارهای تکراری داشتند و نمیتوانستند با برادران و خواهرانشان بازی کنند. همچنین علاقه اجتماعی آنها بسیار ضعیف بود.
وی تصریح کرد: در پژوهشکده علوم شناختی مغز نیز مطالعه انسانی در این زمینه داریم و همین پدیده را در حیوانات نیز بررسی کردهایم چرا که نمیتوانیم نوزادی که تازه به دنیا آمده را در معرض دیجیتال قرار دهیم و یکی دیگر را از آن دور نگه داریم. بنابراین مجبور شدیم بر روی کودکانی که به شدت وابسته به دیجیتال بودند، مطالعه کنیم. این کار را انجام دادهایم و به نتایج جالبی دست یافتهایم. برای اینکه بفهمیم آیا این مواجهه میتواند تأثیرات خاصی بگذارد یا نه، مطالعاتی بر روی موشها انجام دادیم که به نتایج مشابهی رسیدیم. میتوانم بگویم بدون اغراق و بدون تعارف که پژوهشکده علوم شناختی مغز دانشگاه شهید بهشتی و تیم پژوهشی که در اینجا فعالیت میکنند جزو پیشروترین تیمها در این زمینه در دنیا هستند. فیلمهای کمی در دنیا وجود دارند که به این موضوع پرداختهاند و شواهد پژوهشیای که ما داریم، در آینده بیشتر در معرض توجه قرار خواهد گرفت.
این روانشناس کودک گفت: مواجهه افراطی با وسایل دیجیتال میتواند تأثیرات منفی بر تحول مغز بگذارد چرا که این موضوع باعث محرومیت اجتماعی میشود. در صورتی که خانوادهها به موقع به این مشکل رسیدگی نکنند ممکن است در سنین چهار یا پنج سالگی کودک تشخیص اوتیسم بگیرد زیرا در این حالت کودک قادر به برقراری ارتباط کلامی نیست، نگاه نمیکند، نمیتواند هیجاناتش را تنظیم کند و نمیتواند با دیگر کودکان بازی کند. همچنین مشکلات حسی و حرکتی نیز ممکن است برای او ایجاد شود چرا که کودک در محیطی رشد کرده که هیچگونه تماس لمسی نداشته و پوستش حساس شده است. آستانه درد او کاهش مییابد و توانایی پاسخ به محرکهای شنیداری یا دیداری نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
همکارانی از کشورهای مختلف دنیا با ما همکاری میکنند
صادقی با اشاره به اینکه چنین کودکانی در سنین پایین نیاز دارند که از محیط طبیعی و اجتماعی پیرامونشان بهرهمند شوند تا بتوانند به درستی رشد کنند گفت: همانطور که برای رشد صحیح بدن نیاز به غذا و آب داریم سیستم حسی و حرکتی کودک نیز نیاز به تحریکات طبیعی از محیط اطراف دارد تا به طور طبیعی تکامل یابد. مهم است که درک کنیم این مسائل تنها مربوط به کودکانی نیست که با دیجیتال مواجه میشوند بلکه کل این مسئله به تعاملات اجتماعی و محیط طبیعی کودک برمیگردد. همچنین نمیتوان این موضوعات را فقط در قالب تجربیات فردی بررسی کرد بلکه این یک مسئله علمی است که به طور گسترده توسط پژوهشگران در سراسر جهان در حال مطالعه و بررسی است. در این راستا پژوهشکده علوم شناختی مغز دانشگاه شهید بهشتی در زمینه شناخت و درمان این مشکلات پیشرو است و همکارانی از کشورهای مختلف دنیا با ما در این پروژه همکاری میکنند.
برای مشاوره و درمان به کلینیک مغز دانشگاه شهید بهشتی مراجعه کنید
وی تاکید کرد: در آخر اگر خانوادهها به هر دلیلی نیاز به مشاوره یا درمان دارند میتوانند به کلینیک بخش شناختی و مغز دانشگاه شهید بهشتی مراجعه کنند. این مرکز از تیمهای پژوهشی و درمانی با تجربهای برخوردار است که میتواند کمکهای موثری به خانوادهها ارائه دهد. این خدمات به صورت دانشگاهی و دولتی هستند و خانوادهها میتوانند از طریق سایت دانشگاه وقت ملاقات بگیرند.
اثرات یادگیری زبانِ دوم در کودکان
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص اثرات یادگیری زبان دوم در کودکان گفت: شاید تصور کنید که اگر همه متخصصان دنیا را جمع کنند در نهایت بچه یاد میگیرد که راه برود. اما چرا اینطور نیست؟ چون ژنهای انسان به گونهای نوشته شدهاند که بچه مثلاً در یازده ماهگی آمادگی راه رفتن دارد. این ژنها حتی در سه یا چهار ماهگی نیز در بچه وجود دارند. ما که اینطور نیستیم که نسخهای جدید از ژنها داشته باشیم.
صادقی گفت: این ژنها ثابت هستند و به نوعی برنامهریزی شدهاند که بچهها آمادگی یادگیری مهارتهای خاصی را در سنین خاص دارند. به همین دلیل قرار دادن بچه در معرض وسایل دیجیتال برای یادگیری زبان دوم در سنین خیلی پایین کار غلطی است. چون در آن سن ژنهای ما بسیار به تجربیات اجتماعی حساس هستند. اگر بچه قرار باشد زبان دوم را یاد بگیرد باید در محیط اجتماعی باشد. استفاده از وسایل دیجیتال برای یادگیری زبان دوم بهویژه در سنین ۲ تا ۳ سالگی، ضررش بسیار بیشتر از فوایدش است. نمیگویم که بچه ممکن است واژههایی را یاد نگیرد اما این یادگیری بهطور کاربردی و در موقعیتهای واقعی اتفاق نمیافتد. بیشتر یادگیریها به شکل طوطیوار است. به همین دلیل اگر بچهها مدت زیادی از تجربیات اجتماعی محروم باشند و بیشتر وقت خود را با وسایل دیجیتال سپری کنند مشکلات زیادی در آینده خواهند داشت. این وضعیت میتواند باعث انزوای اجتماعی بچهها شود.
وی افزود: مطالعات نشان داده که اگر بچهها در معرض زبان دوم باشند و در محیط دو زبانه رشد کنند سریعتر و بهتر یاد میگیرند. اما وسایل دیجیتال نمیتوانند این روند را تسریع کنند، علاوه بر این اگر بچهها فقط به مشاهده انیمیشنها و کارتونها بسنده کنند این موارد نمیتواند به رشد زبان آنها کمک کند. به جای آن بهتر است بچهها در یک کلاس زبان با یک معلم و همکلاسیهای همسن خود شرکت کنند زیرا این محیط، تجربیات اجتماعی لازم را برای یادگیری زبان به آنها میدهد.
این روانشناس کودک با بیان اینکه یادگیری زبان دوم در سنین پایین از طریق وسایل دیجیتال میتواند تأثیرات منفی بر روی رشد اجتماعی و شناختی بچهها داشته باشد گفت: در واقع برای اینکه زبان دوم به طور مؤثر یاد گرفته شود باید در محیطی اجتماعی و با تعاملات انسانی رخ دهد. بچهها باید بهطور مستقیم و فعال در یادگیری زبان شرکت کنند نه اینکه بهصورت انفعالی در معرض محتواهای دیجیتال قرار بگیرند. در نهایت اگر خانوادهها مایلند که بچههایشان زبان دوم را یاد بگیرند بهتر است که آنها را در کلاسهای زبان رسمی ثبتنام کنند و از فشار زیاد در استفاده از وسایل دیجیتال برای یادگیری زبان اجتناب کنند. این روشها کمک میکنند تا بچهها بهطور مؤثر و طبیعی زبان دوم را یاد بگیرند و از تجربیات اجتماعی لازم برخوردار شوند.
صادقی به تاثیرات فناوری بر عملکر هوش هیجانی در کودکان در سنین بالاتر اشاره کرد و گفت: اگر بخواهیم هوش را به معنای توانایی انجام چنین کارهایی بدانیم شاید بگوییم این نوجوانها از من و شما باهوشتر هستند. اگر از آنها سوال کنید که مثلاً فلان بازیگر یا هنرمند چطور است، خیلی راحت اطلاعاتش را از گوگل میگیرند. آنها به راحتی میتوانند به هوش مصنوعی دسترسی پیدا کنند و اطلاعاتی را که والدینشان حتی از آن خبر ندارند بیابند. در دنیای امروز این نوجوانها خیلی راحت به اطلاعات دسترسی دارند و همین باعث میشود که در جمعها حرف بیشتری برای گفتن داشته باشند. اما آیا میتوانیم هوش را فقط به مقدار اطلاعاتی که فرد دارد تعریف کنیم؟
آیا نسل جدید از ما باهوشتر هستند؟
وی خاطرنشان کرد: تعریف کلاسیک هوش که به نوعی از نظر روانشناسی شناختهشده است، این است که هوش به معنای توانایی سازگاری با محیط در حال تغییر است. حالا اگر به این نسل جدید نگاه کنیم آیا میتوان گفت که آنها از ما باهوشتر هستند؟ اینطور نیست. شاید بتوانیم بگوییم که آنها دسترسی به دادههای بیشتری دارند اما این به معنای این نیست که توانایی سازگاری اجتماعی و حل مشکلات را دارند. به عنوان مثال اگر نوجوانی در آینده با چالشهای واقعی زندگی مانند از دست دادن عزیزان یا بیماری روبرو شود چقدر میتواند این مشکلات را مدیریت کند؟ از نظر حل مسئله در موقعیتهای اجتماعی، هوش مصنوعی شاید از ما باهوشتر باشد اما در حل مسائل اجتماعی یا مدیریت بحرانها به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
مسائل مرتبط با تصویر بدنی در نسل جدید اهمیت زیادی پیدا کرده است
عضو هیات علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی گفت: از آنجا که استفاده افراطی از دیجیتال در دوران کودکی میتواند آسیبهای زیادی به همراه داشته باشد در بزرگسالی این کودکان ممکن است با مشکلاتی مانند اختلالات توجه یا اعتیاد به بازیهای کامپیوتری روبهرو شوند. علاوه بر این ممکن است مشکلاتی در مهارتهای اجتماعی و تصمیمگیریهای اجتماعی داشته باشند. به طور خاص مطالعات نشان میدهند که نسل جدید به شدت تحت تأثیر فضای مجازی هستند و مسائل مرتبط با تصویر بدنی و هویت اجتماعی در آنها اهمیت زیادی پیدا کرده است.
صادقی در پایان گفت: در نهایت اگر بخواهیم به طور جامع نگاه کنیم باید بپذیریم که دنیای دیجیتال میتواند باعث تقویت دسترسی به اطلاعات شود اما چالشهای اجتماعی، هویتیابی و مهارتهای زندگی باید در کنار آنها مورد توجه قرار گیرد. شاید بتوانیم در دنیای مجازی بسیاری از اطلاعات را بیابیم اما تواناییهای اجتماعی و ارتباطات انسانی همچنان مهمترین عامل در رشد و پیشرفت یک فرد به شمار میروند. ایلنا
پایان پیام/
نظر خود را بنویسید