چند پرده در باب سخنان رئیس جمهور
پایگاه خبری پزشکان و قانون؛

جناب آقای روحانی
مجددا و چندین بار سخنان شما را در مجلس گوش کردم و  توهین به همکاران پرستار و تقسیم کار در تیم درمان و این که پزشکان تافته جدا بافته هستند و همه امور بیمار را خودشان انجام نمی دهند را به کناری گذاشته و از دیدگاه یک فرد غیر پزشک و غیر متخصص گوش کردم و با مسامحه توانستم به خود بباورانیم شاید منظور شما این است که تلاش پزشکان در جهت رضایتمندی بیماران کم است شاید پزشکی موجب رنجش شما یا اطرافیان گردیده است که اینگونه برآشفته صحبت فرمودید.
خواستم رضایتمندی در کار تخصصی پزشکی را کمی باز کنم تا بدانید که رضایتمندی در پزشکی با کار درست با رعایت اصول قانونی  علمی و  روزآمد  و قانونی و با رعایت   اخلاق پزشکی و حتی رعایت برخورد خوش و حتی گرفتن دست بیمار و بردن دستشویی و انجام تزریقات بیمار الزاما با رضایتمندی نیست .
اینها که شما فرمودید همانند رنگ زیبا زدن به دیوار کهنه و پوسیده ای است که در عرض زمان کوتاهی ریاکاری و تزویر و کلاهبرداری پس پرده این رفتارها را برملا خواهد کرد.

پرده اول
بیمار با درد گلو و بدن درد به اورژانس مراجعه می کند.
 پزشک اول تمام آنچه فرمودید را رعایت و کلی توضیح برای بیمار که حوصله شنیدن این حرفها را ندارد و بدون نسخه دارویی یا نهایت با چند قرص مسکن و دستورات خانگی صحیح و با رعایت اصول علمی بیمار را مرخص می کند و به اصرار بیمار به نوشتن امپول پنی سیلین جواب منفی می دهد و حتی به چند پزشک مراجعه و برخورد مشابه هر بار ناراضی تر مطب را ترک و در اخرین مراجعه هرچه بد و بی راه نثار پزشکان می کند.
 در نهایت بیمار ناراضی خود به داروخانه آشنا مراجعه و امپول پنی سیلین را دریافت و تزریق می کند.

پرده دوم
بیمار با کانسر رکتوم پس از بررسی های تشخیصی و مرحله بندی صحیح علمی جهت رادیوتراپی قبل عمل به همکار رادیوتراپیست معرفی می شود. با احتمال زد و بند بین این دو پزشک به دام شیادان طب می افتد و پس از چند ماه با انسداد به اورژانس مراجعه می کند و تنها اقدام انجام گرفته کولوستومی بود و بیمار پس از چند ماه و چند نوبت بستری فوت می کند و در نهایت با کلی هزینه رو دست خانواده با نارضایتی تمام اطرافیان در هر مجلسی که می نشینند می گویند بیمار ما که خوب بود توی بیمارستان و پزشکان بیمار ما را کشتند.

پرده سوم
بیمار جوان با دل درد به پزشک مراجعه و پس از معاینه دقیق با احتمال اپاندیسیت به جراح ارجاع می گردد پس از مراجعه به جراح و تایید تشخیص پس از معاینه و انجام آزمایش بیمار برای احتمال زد و بند بین این مثلث پزشک عمومی و آزمایشگاه و جراح  توصیه نیاز به جراحی اورژانس را پشت گوش و روز بعد به جراح بعدی مراجعه می کند و از جراح با وجود تایید تشخیص همکاران قبلی درخواست تجویز سونوگرافی می کند و سونوگرافیست تارگت اپاندیسیت را نمی تواند ببیند بیمار بیشتر به تشخیص پزشکان شک می کند و در نهایت روز بعد با پریتونیت و وضع بد به بیمارستان مراجعه و تحت عمل جراحی قرار می گیرد و طی دو هفته چند بار اتاق عمل می رود و در نهایت بهبود می یابد او تا چند سال مرتب در هر مجلسی می نشیند با شرح ماجرای بستری و عمل های متعدد و پاره پوره شدن شکم خود پزشکان را مقصر قلمداد می کند و محل اسکار عمل شکم خود را به عنوان هنر پزشکان به رخ مردم می کشد.

پرده چهارم
بیمار اقای ۷۰ ساله با کانسر معده پس از اقدامات تشخیصی و بررسی مناسب جهت جراحی کاندید می شود و با توجه به اینکه دفترچه بیمه سلامت دارد  و پس از اطلاع از هزینه جراحی و لوازم پزشکی مصرفی در بخش خصوصی که باید شخصا پرداخت کند و  توان پرداخت  ندارد  جهت درمان به بیمارستان دولتی راهنمایی می شود.
در بیمارستان دولتی در نوبت بستری برای مدتی بعد قرار می گیرد. در این فاصله بیمار معده بیمار خونریزی و تا انجام اقدامات لازم قبل عمل بیمار فوت می کند و پس از آن اطرافیان هر جا می نشینند پزشکان را افرادی پول پرست اطلاق و می گویند به علت نداشتن پول پزشکان بیمار ما رو کشتند.

پرده پنجم
طرح تحول سلامت اجرا می شود و با بوق و کرنا اعلام می شود تعرفه ها سه برابر شد
پزشکان مطب ها را تعطیل و به حساب دو کا و دریافت کارانه مناسب در بخش دولتی مشغول کار می شوند
مردم با توجه به کاهش تعرفه ها و بیمه مجانی سلامت به بیمارستانها هجوم می اورند و پزشکان هم به امید در آمد بیشتر تمام تلاش خود را در پاسخگویی به مراجعین انجام می دهند
پرداخت کارانه های ۶ ماهه طی یک فیش به حساب پزشکان واریز می شود.
فیشها به عنوان نجومی بگیران در ملا عام اعلام و آقای پزشکیان از این ارقام فریاد وا اسفا سر می دهد
به بهانه تعدیل فیش های نجومی پلکان و قاصدک  سقف در پرداختی ها اجرا می شود و وضع به مراتب از قبل طرح بد تر می شود
چهار سال تعرفه ها فریز و فقط هزینه تخت و دارو و لوازم اضافه می شود.
با گل آلود کردن فضای اقتصاد درمان پزشکان و پرستاران و گروههای مختلف پزشکی را به جان هم می اندازند و در باور عموم طوری وانمود و القا می شود که هزینه های دریافتی در بیمارستانها به جیب پزشکان می رود.
بیمه ها در همان ابتدا ورشکسته شده و تعهدات خود را به بیمارستان ها و پزشکان انجام نمی دهند.
کارانه پزشکان پس از انجام کسورات به بهانه های مختلف با  بیش  از یکسال تاخیر پرداخت می شود.
برنامه بیست و سی از قصور پزشکی با آب و تاب و رنگ و لعاب می گوید.
مالیاتها روز به روز بیشتر و درآمدها روز به روز علیرغم تورم و گرانی شدید کمتر می شود.
بیمه سلامت محدودیت تعداد و مبلغ برای بیمارستان تعیین می کند.
لوازم مصرفی گران قیمت در بیمارستان ها کمیاب می شود.
پذیرش بیماران در بیمارستانهای دولتی با محدودیت مواجه می شود.
بیمارستانهای خصوصی نزدیک به ورشکستگی می رسند و به زور خود را سر پا نگه می دارند.
پزشکان سرخورده مایوس و نا امید از به سامان شدن اوضاع و شنیده نشدن صدای پزشکان ناراضی از سیاستهای غلط و عدم توجه دولتمردان به نظرات دلسوزانه آنها هر کس راهی کشوری می شود و مهاجرت پزشکان مخصوصا آنهایی که دستشان به جایی بند است بشدت  افزایش می یابد.
قاضی زاده هاشمی  می رود.
در این تابلوی خنده دار آخری فرار مالیاتی پزشکان در حد ۹۷ درصد اعلام می شود.

پرده آخر 
آقای روحانی در مجلس اعلام می کند پزشکان ما تافته جدا بافته هستند و امپول بیمار را نمی زنند
و در رفتن بیمار به دستشویی او را همراهی نمی کنند.

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.