پاسخی بر جوابیه همکار ارجمند جناب دکتر سید علی فاطمی نائب رئیس محترم انجمن داروسازان ایران
ایراد بسیار مهمی که به ساختار نوشتار شما وارد است صنفی نگری است و بر همان اساس صنفی نگری قوانین را تصمیم به تفسیر گرفته اید حال آنکه اصولاً قانون گذاری بر اساس علم علما و درک عقلا و استنباطات منطقی و در جهت حفظ منافع عمومی مردم و نحوه تعامل و ارتباط دوجانبه مردم با خود و یا با حاکمیت صورت می‌گیرد و حلقه مفقوده کلام شما فقدان روح حقوقی است.

در هیچ جای کلام شما چیزی در باب آنچه که به نفع مردم است نمی بینیم و صرفاً اصرار داشته اید بیانات صنفی خود را در قالب قوانین و قواعدی که ذکر کرده اید و تقطیع شده هستند و اصولاً با اصل نظر کتاب راهنمای سازمان بهداشت جهانی و همچنین FDA آمریکا منافات دارند به روش مغالطه به مخاطب القا نمایید؛ فقط یک مثال میزنم که مجملی است از حدیث مفصل نوشتارتان: اگر به صفحه ۵۳ همان کتابی که از آن پاراگرافی را تقطیع کرده‌اید مراجعه فرمایید صراحتا ذکر شده است که داروی متادون فقط در داروخانه های بیمارستانی یا مراکز درمان تخصصی اعتیاد قابل عرضه است.

اما سوال اصلی این است: جایگاه نفع مردم و بیماران در خصوص کاهش آسیب‌های اجتماعی ناشی از اعتیاد چیست و بر اساس نظر چه کسانی غیر از اساتید حوزه درمان اعتیاد باید به آن نگریسته شود؟

 اگر اجرای طرح مورد نظر شما همانند آمریکا آمار اعتیاد داروخانه‌ای را چند ده برابر کند چه کسی مسئولیت آن را می پذیرد؟ و بر چه اساسی می خواهید بگویید که این اتفاق نمی افتد؟

به همین دلیل اصرار دارم به جای مغالطه کلامی، از منظرمسئولیت‌پذیری علمی با هم به بحث بنشینیم، هرچند مباحث حقوقی و علمی قطعاً می توانند در حمایت از هم تفسیر و نگارش شوند.

از نظر قوانین ایران اتفاقاً برخلاف نظر شما اختلاف نوع دیدگاه و استنباط حقوقی یکی از مهمترین مشکلات فی مابین می باشد.

جناب دکتر فاطمی عزیز

اصول علمی و عقلانی و مصالح اجتماعی و حقوقی ملت و حاکمیت که برگرفته از تجربیات و نتایج تحقیقات ملی و بین المللی است، ایجاب می کند که درمان دارویی و غیردارویی بیماران معتاد توامان و در یک محل انجام گیرد. حال شما میخواهید به زور مغالطه و دستورالعمل ثابت کنید روش شما یعنی عرضه داروخانه ای متادون هم برای درمان قابل اجراست؟ فرض محال کنید حرفتان بخواهیم بپذیریم.

اول بگویید مستندات عینی و تجربی و نتایج پایلوت و پشتوانه کارشناسی شما برای چنین مداخله ای در درمان اعتیاد در کشور کجاست؟ و اساتید مرجع شما چه کسانی هستند؟

دوم: چه کسی مسئولیت عواقب محتوم آنرا که درباره ترامادول و ریتالین و بنزودیازپین در ایران و اکسی کدون در کشورهای پیشرفته بطور عینی و ملموس و اثبات شده دیده ایم، می پذیرد؟ و برفرض محال پذیرش مسئولیت، چه تضامینی برای مسئولیت خود ارائه می کند؟

همکار گرامی جناب دکتر فاطمی 

هنوز بعد از گذشت یکسال، هیچ فرد با نهادی جرات نکرده مسئولیت اضافه کردن بند ۸ را به مصوبه ۱۳۶ بپذیرد یا پیشنهاد دهندگان آن بند را معرفی کند و مستندات علمی و کارشناسی این افراد مجهول الهویه را به اساتید و نظام پزشکی و انجمنهای علمی و مجلس ارائه نماید، حال چگونه فکر می کنید کسی یا نهادی جرات کند در پیشگاه ملت و رهبر مسئولیت چنین کار نادرستی را بپذیرد؟؟

شما پاسخ این سوالات را روشن بفرمایید تا سایر موارد دیگر را هم بحث کنیم.

اگر عمر و مجالی باقی بود می شود در مناظره حضوری به شما و دیگران به‌راحتی ثابت کرد که برداشت صنفی شما از موضوع کاملا با اصل مطلب متفاوت است. درست مانند کلیپ تقطیع شده ای که اخیرا از یک روحانی محترم پخش شد تا با ارائه صرفا بخش دوم سخنان ایشان، نامبرده را در تقابل با جامعه پزشکی و پرستاری نشان دهد در حالیکه اصل مطلب ابراز ارادت ایشان به کادر درمان بود. تقطیع مطالب مذکور در نوشتار شما هم از این دست بوده است و دیگر به ادامه آن نمی پردازم و اهالی علم و انصاف را به مطالعه اصل کتاب و دستورالعملهای مربوطه احاله میدهم.

 آنچه بشدت مایه نگرانی است عدم شفاف سازی و فرار از بیان ادله علمی و حقوقی درباره تصمیمات و ابلاغیه ها و دستورالعملهای چندین سال اخیر سازمان غذا دارو و مداخلات غیرمجاز آن سازمان در درمان است که تقریبا کاملا یکطرفه به نفع دسترسی هرچه بیشتر افراد عادی به داروهای خاص از جمله داروهای تحت کنترل بوده و ما را ناخودآگاه به یاد فیلم تاراج با بازی جمشید هاشم پور می اندازد.

جناب دکتر فاطمی عزیز، شاید برای شمای داروساز اطلاق نام بیماریهای جزئی و مداخلات داروخانه ای راحت باشد، اما من و همکارانم مرگ نوزادان یکماهه و کودکان مننژیتی که با شکایت اولیه از تب به داروخانه مراجعه کرده و استامینوفن بدون نسخه پزشک دریافت کرده اند یا پیشرفت سرطان سیستم گوارشی در فرد ۴۵ تا ۵۰ ساله ای که با شکایت از یبوست گاهگاهی به داروخانه رفته و چند ماه لاکساتیو و ملین دریافت کرده است را به چشم دیده ایم و نمی‌توانیم در مقابل تعریف کاملا صنفی سازمان غذا دارو سکوت کنیم و از مسئولیت بالینی حرف نزنیم.

همینجا اعلام امادگی می کنم که در حضور جمع فرهیختگان پزشکی و داروسازی حاضرم همراه با معدودی از همکارانم میزبان یا مهمان شما و همفکران شما باشم و به شکل حضوری مباحثه کنیم بلکه بشود کاری اصولی را در این وادی بنا نهاد و از کلاه شرعی نهادن بر رانت با نام داروخانه منتخب جلوگیری کرد.

از تطویل کلام پوزش می طلبم

با تجدید ارادت و احترام

شهرام شمس

پزشک درمانگر اعتیاد و دانش آموخته حقوق

۲۷ بهمن ۹۹

پایان پیام/

نظر خود را بنویسید

  • نظرات ارسال شده پس از تایید در وب سایت منتشر خواهند شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشند تایید نمی شوند.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی باشند منتشر نخواهند شد.